گنجور

غزل شمارهٔ ۴۱۴۳

گر خلق را به حرف دهن باز کرده اند
چشم مرا به روی سخن باز کرده اند
بازآکه از جدایی تیغ تو زخمها
چون ماهیان تشنه دهن باز کرده اند
ما طوطیان مصر شکرخیز غربتیم
ما را ز شیر صبح وطن باز کرده اند
در زیر خاک غنچه نسازند بلبلان
بالی که در هوای چمن باز کرده اند
داغ جنون کباب جگرهای خسته است
چشم سهیل را به یمن باز کرده اند
سیر محیط در گره قطره می کنم
تا چون حباب دیده من باز کرده اند
فردا ز پشت دست ندامت خورند رزق
جمعی که پیش خلق دهن باز کرده اند
جان تازه می شود به حریمی که عاشقان
طومار دردهای کهن باز کرده اند
یارب چه گل شکفته که امروز در چمن
گلها به جای چشم دهن باز کرده اند
باز سفید عالم غیب اند عاشقان
در زیر خاک بال کفن باز کرده اند
صائب سپهر شبنم پا در رکاب اوست
درگلشنی که دیده من باز کرده اند

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

گر خلق را به حرف دهن باز کرده اند
چشم مرا به روی سخن باز کرده اند
هوش مصنوعی: اگر مردم را به گفتن وادار کرده‌اند، من نیز از راز و سخن باخبر شده‌ام.
بازآکه از جدایی تیغ تو زخمها
چون ماهیان تشنه دهن باز کرده اند
هوش مصنوعی: برگرد و بر ما رحم کن، چرا که زخم‌های جدایی از تو مانند ماهیانی که تشنه‌اند، در انتظارِ رسیدن تو باز شده‌اند.
ما طوطیان مصر شکرخیز غربتیم
ما را ز شیر صبح وطن باز کرده اند
هوش مصنوعی: ما مانند طوطی‌های مصر هستیم که در دیار غربت پرورش یافته‌ایم و از شیرین‌ترین روزهای وطنمان، صبح‌ها بازمانده‌ایم.
در زیر خاک غنچه نسازند بلبلان
بالی که در هوای چمن باز کرده اند
هوش مصنوعی: بلبلان در زیر خاک نمی‌توانند غنچه‌ها را بسازند، زیرا آن‌ها در هوای باغ هم‌اکنون بال گشوده‌اند.
داغ جنون کباب جگرهای خسته است
چشم سهیل را به یمن باز کرده اند
هوش مصنوعی: درد و رنجی که از جنون به وجود آمده، مانند کبابی از جگرهای خسته است و این درد باعث شده است که چشم سهیل، ستاره معروف، با خوشبختی باز شود.
سیر محیط در گره قطره می کنم
تا چون حباب دیده من باز کرده اند
هوش مصنوعی: من به دور گره‌ای در قطره‌ای می‌چرخم تا مانند حبابی که در چشم من باز شده، به عمق آن برسم.
فردا ز پشت دست ندامت خورند رزق
جمعی که پیش خلق دهن باز کرده اند
هوش مصنوعی: فردا افرادی که به دنبال جمع کردن پول و ثروت هستند، از عمل خود پشیمان خواهند شد، چرا که در حال حاضر به طور ostentatiously خود را به نمایش می‌گذارند و در برابر دیگران به نمایش گذاشته‌اند.
جان تازه می شود به حریمی که عاشقان
طومار دردهای کهن باز کرده اند
هوش مصنوعی: در جایی که عشق ورزان قدیم، مشکلات و غم‌های گذشته را به تصویر کشیده‌اند، روح دوباره جوان می‌شود و انرژی تازه‌ای می‌گیرد.
یارب چه گل شکفته که امروز در چمن
گلها به جای چشم دهن باز کرده اند
هوش مصنوعی: پروردگارا، امروز در باغ گل‌ها، چه گلی شکفته است که به جای اینکه ببیند، گل‌ها دهان باز کرده‌اند.
باز سفید عالم غیب اند عاشقان
در زیر خاک بال کفن باز کرده اند
هوش مصنوعی: عاشقان با ایمان و پاک دل، حتی در دنیای زیر خاک و از دست رفته، همچنان به نور و حقیقت دست یافته‌اند و جنازه‌هایشان با دلی امیدوار و آزاد به خواب رفته‌اند.
صائب سپهر شبنم پا در رکاب اوست
درگلشنی که دیده من باز کرده اند
هوش مصنوعی: دمنوش شبنم مانند خدمتکار او در باغی است که چشم من به تماشای آن باز شده است.