گنجور

غزل شمارهٔ ۴۱۳۶

آنان که دل به عقل خدا دور داده اند
مغز سر همای به عصفور داده اند
ما را چه اختیار که ضبط نگه کنیم
سر رشته نظاره به منظور داده اند
زان باده ای که میکده پرداز آن منم
ته جرعه ای به انجمن طور داده اند
در دشت عشق ملک سلیمان عقل را
رندان باد دست به یک مور داده اند
با چرخ پرستاره چه سازم کجا روم
عریان سرم به خانه زنبور داده اند
در کعبه یقین نرسیده است هیچ کس
هر کس نشان آتشی از دور داده اند
با خون دل بساز که در خاکدان دهر
خط مسلمی به لب گور داده اند
چشم ترا ز میکده قسمت ازل
نزدیکی دل ونگه دور داده اند
این کارخانه را دل ما می برد به راه
زنجیر فیل را به کف مور داده اند
نتوان به اوج فکر رسیدن به بال سعی
این منزلت به صائب پر شور داده اند

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

آنان که دل به عقل خدا دور داده اند
مغز سر همای به عصفور داده اند
هوش مصنوعی: آنانی که به عقل و اندیشه‌ی خدا تکیه کرده‌اند، مانند کسی هستند که ارزش و عظمت بالای یک پرنده بزرگ را به یک پرنده کوچک داده‌اند.
ما را چه اختیار که ضبط نگه کنیم
سر رشته نظاره به منظور داده اند
هوش مصنوعی: ما چه اختیاری داریم که افکار و احساسات خود را کنترل کنیم، در حالی که نگاه ما به هدفی خاص معطوف شده است؟
زان باده ای که میکده پرداز آن منم
ته جرعه ای به انجمن طور داده اند
هوش مصنوعی: از نوشیدنی‌ای که میکده‌اش را می‌سازند، من هستم. به من تنها یک جرعه داده‌اند که در جمعی چون کوه طور (کوه مقدس) قرار گیرم.
در دشت عشق ملک سلیمان عقل را
رندان باد دست به یک مور داده اند
هوش مصنوعی: در دشت عشق، محلی که عشق به وفور یافت می‌شود، عقل همچون سلیمان قدرتمند عمل می‌کند و رندان (مردم آزاداندیش و بوالهوس) به یکدیگر کمک می‌کنند و در همزیستی با یکدیگر هستند.
با چرخ پرستاره چه سازم کجا روم
عریان سرم به خانه زنبور داده اند
هوش مصنوعی: در آسمان پر ستاره چه کار می‌توانم بکنم؟ کجا می‌توانم بروم؟ سرم به خانه زنبوران داده شده و عریان هستم.
در کعبه یقین نرسیده است هیچ کس
هر کس نشان آتشی از دور داده اند
هوش مصنوعی: هیچ کس به حقیقت مطلق و یقین در کعبه نرسیده است، اما هر کسی نشانه‌ای از آتش را از دور مشاهده کرده است.
با خون دل بساز که در خاکدان دهر
خط مسلمی به لب گور داده اند
هوش مصنوعی: با درد و رنج خود زندگی کن، چون در زندگی بر اثر زمان، نشانه‌ای واضح از زندگی‌تان در انتهای راه خواهد بود.
چشم ترا ز میکده قسمت ازل
نزدیکی دل ونگه دور داده اند
هوش مصنوعی: چشم تو را به میکده بخشیده‌اند و این نشان از پیوند نزدیک دل و نگاه دارد که از دور به تو می‌نگرد.
این کارخانه را دل ما می برد به راه
زنجیر فیل را به کف مور داده اند
هوش مصنوعی: این کارخانه ما را به یاد زنجیر فیل می‌اندازد، همچنان که مور به طور ناچیز زنجیری در دست دارد.
نتوان به اوج فکر رسیدن به بال سعی
این منزلت به صائب پر شور داده اند
هوش مصنوعی: نمی‌توان به اوج فکر و اندیشه دست یافت؛ باید تلاش و کوشش کرد تا به مقام و منزلت بالایی رسید. این مسأله باعث شده تا شخصی مثل صائب با شور و اشتیاق به این هدف برسد.