غزل شمارهٔ ۴۱۲۸
مستان چو غنچه بند قبا را نبسته اند
بر سینه راه فیض هوا رانبسته اند
ای سرو وقت رفتن ازین لاله زار نیست
نخل مصیبت شهدا را نبسته اند
سهل است اگر زپای فتادیم در رهش
بال تپیدن دل مارا نبسته اند
رنگ حجاب می چکد از روی گلرخان
بر خود چو لاله رنگ حنا را نبسته اند
گر شانه پا شکسته آن زلف گشته است
بال نسیم وپای صبا را نبسته اند
مست است وباز کرده گریبان ناز را
داغم که دست بند قبا را نبسته اند
صائب اگر چه پای گریزم شکسته است
اما خوشم که دست دعا را نبسته اند
غزل شمارهٔ ۴۱۲۷: آنان که دل به معنی بیگانه بسته اندغزل شمارهٔ ۴۱۲۹: در کوی عشق بر رخ کس در نبستهاند
اطلاعات
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
مستان چو غنچه بند قبا را نبسته اند
بر سینه راه فیض هوا رانبسته اند
هوش مصنوعی: مستها مانند غنچههایی هستند که دربند قبا نیفتادهاند، بنابراین بر سینهشان راهی برای دریافت نعمتها و فیض هوای جدید وجود ندارد.
ای سرو وقت رفتن ازین لاله زار نیست
نخل مصیبت شهدا را نبسته اند
هوش مصنوعی: ای سرو، زمان رفتن از این باغ گلهای بهشتی نرسیده است، چرا که مشکلات و سختیهای شهدا هنوز حل نشده باقی ماندهاند.
سهل است اگر زپای فتادیم در رهش
بال تپیدن دل مارا نبسته اند
هوش مصنوعی: اگر در راه او زمین بخوریم، مشکلی نیست؛ چون دل ما را با تپشهایش در مدار عشق خود نگه داشتهاند.
رنگ حجاب می چکد از روی گلرخان
بر خود چو لاله رنگ حنا را نبسته اند
هوش مصنوعی: رنگ حجاب بر چهره زیبای او میریزد، مانند رنگ لاله که حنا به آن زده نشده است.
گر شانه پا شکسته آن زلف گشته است
بال نسیم وپای صبا را نبسته اند
هوش مصنوعی: اگر شانهام درد کند، این زلف زیبایت مانند بال نسیم است و پای نسیم در جایی گیر نکرده است.
مست است وباز کرده گریبان ناز را
داغم که دست بند قبا را نبسته اند
هوش مصنوعی: شخصی در حالتی شاد و مستانه است و به زیبایی و آزادی خود اشاره میکند. او احساس میکند که زخم دلش را در میان زیباییهایش نشان میدهد و ظاهراً هیچ بندی او را از این وضعیت آزاد نمیکند.
صائب اگر چه پای گریزم شکسته است
اما خوشم که دست دعا را نبسته اند
هوش مصنوعی: صائب اگر چه در حالت فرار و ناامیدی قرار دارد و وضعیت خوبی ندارد، اما از اینکه توانسته است هنوز دعا کند و امیدوار باشد، راضی است و این نکته او را خوشحال میکند.

صائب