گنجور

غزل شمارهٔ ۴۰۹۶

تا دیده محو روی تو شد کامیاب شد
شبنم به آفتاب رسید آفتاب شد
حسن تو از دمیدن خط کامیاب شد
پیغمبر جمال تو صاحب کتاب شد
از شرم زلف وروی تو در ناف آهوان
صد بار مشک خون شد وخون مشک ناب شد
یک چشم خواب تلخ جهان در بساط داشت
آن هم نصیب دیده شور حباب شد
تا چهره تو در عرق شرم غوطه زد
هر آرزو که در دل من بود آب شد
آب حیات خضر گل آلود منت است
خوش وقت تشنه ای که دچار سراب شد
چون دید گل به دیده شبنم بقای عمر
در بوته گداز در آمد گلاب شد
از رفتن حباب چه پرواست بحر را
عشق ترا ازین چه که عالم خراب شد
صائب ز فیض جاذبه عشق عاقبت
با آفتاب ذره من همرکاب شد

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

تا دیده محو روی تو شد کامیاب شد
شبنم به آفتاب رسید آفتاب شد
هوش مصنوعی: زمانی که چشمانم در جاذبه‌ی چهره‌ی تو غرق شد، روزگار به خوشی و کامیابی رسید، مانند شبنمی که به نور آفتاب دست می‌یابد و روشن می‌شود.
حسن تو از دمیدن خط کامیاب شد
پیغمبر جمال تو صاحب کتاب شد
هوش مصنوعی: زیبایی تو باعث شد که پیامبر زیبایی‌ها، توانسته باشد کتابی بنویسد.
از شرم زلف وروی تو در ناف آهوان
صد بار مشک خون شد وخون مشک ناب شد
هوش مصنوعی: به خاطر زیبایی و جذبه‌ی زلف و چهره‌ی تو، حتی آهوان نیز به شدت تحت تاثیر قرار گرفته و چندین بار به خون دل گرایش پیدا کرده‌اند، تا جایی که خون آن‌ها به عطر و بویی مشابه مشک تبدیل گردیده است.
یک چشم خواب تلخ جهان در بساط داشت
آن هم نصیب دیده شور حباب شد
هوش مصنوعی: یک چشم، خواب تلخی از زندگی را در چنگ داشت، اما این خواب فقط برای چشمی که غرق در خوشی‌های زودگذر بود، پیش آمد.
تا چهره تو در عرق شرم غوطه زد
هر آرزو که در دل من بود آب شد
هوش مصنوعی: هرگاه که چهره‌ات از شرم خیس می‌شد، همه آرزوهایی که در دل داشتم، مثل آب تبخیر می‌شدند.
آب حیات خضر گل آلود منت است
خوش وقت تشنه ای که دچار سراب شد
هوش مصنوعی: آب حیات مانند آب گل آلودی است که خضر به آن دسترسی دارد. این یک لطف و نعمت است برای کسی که در موقعیت بدی قرار گرفته و به دنبال آب واقعی است، اما به جای آن به سرابی برخورد کرده است.
چون دید گل به دیده شبنم بقای عمر
در بوته گداز در آمد گلاب شد
هوش مصنوعی: وقتی گل شبنم را می‌بیند، می‌فهمد که عمرش کوتاه است و به همین دلیل در گلاب تبدیل می‌شود.
از رفتن حباب چه پرواست بحر را
عشق ترا ازین چه که عالم خراب شد
هوش مصنوعی: نگران رفتن حباب نیست، زیرا عشق تو در دل من است. حتی اگر جهان نابود شود، برایم اهمیتی ندارد.
صائب ز فیض جاذبه عشق عاقبت
با آفتاب ذره من همرکاب شد
هوش مصنوعی: عشق به قدری تاثیرگذار است که در نهایت من نیز به نور و گرمای آفتاب تبدیل شدم و با آن هم‌نوا شدم.