گنجور

غزل شمارهٔ ۴۰۷۸

آیینه کی به چهره شبنم فشان رسد
چون آب ایستاده به آب روان رسد
ابروی شوخ اوست ز مژگان زننده تر
از تیر پیشتر به هدف این کمان رسد
خط تو مومیایی صد دلشکسته شد
حاشا که چشم زخم به این دودمان رسد
زینسان که کرده اند گرانبار خویش را
رهزن مگر به داد دل کاروان رسد
از عالم خسیس خسیسان برند فیض
تا هست سگ کجا به هما استخوان رسد
سختی است قسمت من ناکام از وطن
سنگم به بیضه از بغل آشیان رسد
ما را به عزم ناقص خود این امید نیست
این تیر کج مگر به غلط برنشان رسد
جایی که گل ز باغ دل پاره پاره برد
پیداست تا به ما چه ازین گلستان رسد
نبود ز فیض آب حیات سخن بعید
صائب اگر به زندگی جاودان رسد

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

آیینه کی به چهره شبنم فشان رسد
چون آب ایستاده به آب روان رسد
هوش مصنوعی: آیینه چگونه می‌تواند به چهره‌اشک شبنم برسد، همان‌طور که آب ساکن به آب جاری نمی‌تواند برسد.
ابروی شوخ اوست ز مژگان زننده تر
از تیر پیشتر به هدف این کمان رسد
هوش مصنوعی: ابروی زیبا و بازیگوش او به قدری جذاب است که از تیر کمان هم دقیق‌تر به هدف می‌زند.
خط تو مومیایی صد دلشکسته شد
حاشا که چشم زخم به این دودمان رسد
هوش مصنوعی: نوشته‌های تو مانند مومیایی، قلب‌های شکسته را زنده می‌کنند و اجازه نده که بدخواهان به این خانواده آسیب برسانند.
زینسان که کرده اند گرانبار خویش را
رهزن مگر به داد دل کاروان رسد
هوش مصنوعی: اینطور که مشخص است، افرادی که بار سنگینی بر دوش خود دارند، نمی‌توانند به راحتی از موانع عبور کنند. تنها راه نجات و کمک به کاروان، رسیدن به دلسوزی و یاری دیگران است.
از عالم خسیس خسیسان برند فیض
تا هست سگ کجا به هما استخوان رسد
هوش مصنوعی: از دنیای آدم‌های بخیل هیچ خیری نمی‌توان برداشت کرد، چرا که مانند سگی که به استخوانی می‌رسد، به آنچه که به تنهایی شامل حالش نمی‌شود، دست نخواهد یافت.
سختی است قسمت من ناکام از وطن
سنگم به بیضه از بغل آشیان رسد
هوش مصنوعی: سختی و ناامیدی قسمت من شده و من از وطن دور هستم، همچنان که سنگی است که از لابلای آشیانه به دور پرتاب می‌شود.
ما را به عزم ناقص خود این امید نیست
این تیر کج مگر به غلط برنشان رسد
هوش مصنوعی: ما به خاطر عزم ناقص خود امیدوار نیستیم که این تیر کج به هدف درست اصابت کند، مگر اینکه به طور اتفاقی و اشتباهی به هدف برسد.
جایی که گل ز باغ دل پاره پاره برد
پیداست تا به ما چه ازین گلستان رسد
هوش مصنوعی: در جایی که گل‌ها از باغ دل پاره‌پاره برداشت می‌شوند، مشخص است که این گلستان چه بهره‌ای به ما می‌رساند.
نبود ز فیض آب حیات سخن بعید
صائب اگر به زندگی جاودان رسد
هوش مصنوعی: اگر از نعمت آب حیات خبری نباشد، بعید نیست که صائب به زندگی جاودان دست یابد.