گنجور

غزل شمارهٔ ۴۰۷۰

تنها ز باغ خود چمن آرا ثمر خورد
آن را که باغ نیست ز صد باغ برخورد
با تشنگی بساز که باریکتر شود
هرچند رشته آب گهر بیشتر خورد
در زیر تیغ حادثه ابرو گشاده باش
کاین زخمها ز چین جبین بر سپر خورد
روشندلان ز نقش خود آزار می کشند
کز جوهر آب آینه بر یکدیگر خورد
کلفت درین بساط به قدر بصیرت است
سوزن ز خار خون جگر بیشتر خورد
تلخی نمی رسد به قناعت رسیدگان
در خاک مور غوطه به تنگ شکر خورد
جان تازه می شود ز لب روح پرورت
هر کس که برخورد به تواز عمربرخورد
بی لنگری مکن که سبکسر درین محیط
چون کف همیشه سیلی موج خطر خورد
هر کس که آشنا به سخن چون قلم شود
صائب همیشه زخم نمایان به سر خورد

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

تنها ز باغ خود چمن آرا ثمر خورد
آن را که باغ نیست ز صد باغ برخورد
هوش مصنوعی: فقط کسی که باغ دارد و از آن مراقبت می‌کند، می‌تواند میوه‌ و حاصل آن را بچشد. کسی که باغ ندارد، نمی‌تواند از زیبایی و نعمت‌های باغ‌های دیگر بهره‌مند شود.
با تشنگی بساز که باریکتر شود
هرچند رشته آب گهر بیشتر خورد
هوش مصنوعی: با تشنگی کنار بیا، چرا که هرچقدر هم که آب و مروارید بیشتری بخوری، باز هم مشکلات و تنگناها بیشتر خواهد شد.
در زیر تیغ حادثه ابرو گشاده باش
کاین زخمها ز چین جبین بر سپر خورد
هوش مصنوعی: در زمان مواجهه با چالش‌ها و مشکلات، آماده و هوشیار باش، زیرا این زخم‌ها و آسیب‌ها از سرنوشت و تجربه‌های زندگی‌ات نشأت می‌گیرند و بر روح و شخصیت تو تأثیر می‌گذارند.
روشندلان ز نقش خود آزار می کشند
کز جوهر آب آینه بر یکدیگر خورد
هوش مصنوعی: روشندلان از تأثیراتی که بر روی یکدیگر می‌گذارند، رنج می‌برند، زیرا مانند آیینه‌ای هستند که از جوهر آب، تصویر یکدیگر را منعکس می‌کنند.
کلفت درین بساط به قدر بصیرت است
سوزن ز خار خون جگر بیشتر خورد
هوش مصنوعی: در این دنیا، ارزش و مقام هر کس به اندازه درک و فهم اوست؛ همچنان که سوزن، به خاطر تیغ‌های خاری که دارد، بیشتر از خون دل می‌گیرد.
تلخی نمی رسد به قناعت رسیدگان
در خاک مور غوطه به تنگ شکر خورد
هوش مصنوعی: تنها افرادی که به قناعت و ارزیابی داشته‌های خود راضی هستند، در سختی‌ها و تلخی‌های زندگی تحت تأثیر قرار نمی‌گیرند. مانند موری که در زیر خاکی زندگی می‌کند و به طور طبیعی از چیزهای ساده و کوچک لذت می‌برد.
جان تازه می شود ز لب روح پرورت
هر کس که برخورد به تواز عمربرخورد
هوش مصنوعی: هر کسی که با تو در زندگی برخورد کند، جان تازه‌ای می‌یابد و از وجود تو بهره‌مند می‌شود.
بی لنگری مکن که سبکسر درین محیط
چون کف همیشه سیلی موج خطر خورد
هوش مصنوعی: در اینجا می‌گویند که نباید بی‌احتیاطی کنی، زیرا در این محیط بی‌ثبات، مانند کفی روی آب، ممکن است هر لحظه با خطراتی مواجه شوی.
هر کس که آشنا به سخن چون قلم شود
صائب همیشه زخم نمایان به سر خورد
هوش مصنوعی: هر فردی که با هنر سخن‌وری آشنا باشد، مانند قلمی می‌شود که همواره زخم‌ها و آسیب‌ها را نشان می‌دهد.