غزل شمارهٔ ۳۹۹۵
اگر به پیرهن گل وگلاب باز آید
امید هست به جوی من آب باز آید
شکسته پر وبالم درست خواهد شد
به آشیانه چو مرغ کباب باز آید
رم از طبیعت آهوی چشم اگر برود
امید هست که عمر از شتاب بازآید
حضور رفته ز دوران مجوی هیهات است
که شبنم از سفر آفتاب باز آید
دوبار اهل نظر را به آب نتوان راند
به چشم من کی از افسانه خواب باز آید
چو ایستاد ز گردش کباب می سوزد
چنان مکن که دل از اضطراب باز آید
دلم ز آینه رویان به سینه برگردید
به حسرتی که سکندر ز آب باز آید
عنان آه توان باز زد ز لب صائب
اگر به روزن دود کباب باز آید
اطلاعات
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
اگر به پیرهن گل وگلاب باز آید
امید هست به جوی من آب باز آید
هوش مصنوعی: اگر عطر و زیبایی گل و گلاب به وجود بیاید، امیدی هست که آب نیز به جوی من بازگردد.
شکسته پر وبالم درست خواهد شد
به آشیانه چو مرغ کباب باز آید
هوش مصنوعی: بالهای شکستهام بهزودی خوب خواهد شد، وقتیکه به خانهام برگردم، مانند مرغی که از کباب شدن بازگشته است.
رم از طبیعت آهوی چشم اگر برود
امید هست که عمر از شتاب بازآید
هوش مصنوعی: اگر زیبایی طبیعی مانند چشمان یک آهو از یاد برود، هنوز امید هست که زندگی بتواند از شتاب و تندی خود بکاهد و آرامش بیشتری پیدا کند.
حضور رفته ز دوران مجوی هیهات است
که شبنم از سفر آفتاب باز آید
هوش مصنوعی: هرگز به دنبال بازگشت زمانی نرو که دیگر وجود ندارد؛ مثل این است که انتظار داشته باشی شبنم از سفر آفتاب برگردد.
دوبار اهل نظر را به آب نتوان راند
به چشم من کی از افسانه خواب باز آید
هوش مصنوعی: دو بار نمیتوان اهل نظر را به آبی که در اختیار دارد کشاند. آیا به چشم من، خواب و افسانهای که در آن غرق شدهام، دوباره باز خواهد گشت؟
چو ایستاد ز گردش کباب می سوزد
چنان مکن که دل از اضطراب باز آید
هوش مصنوعی: زمانی که کباب از گرما میسوزد، نایست و صبر نکن که دل تو از اضطراب رها شود.
دلم ز آینه رویان به سینه برگردید
به حسرتی که سکندر ز آب باز آید
هوش مصنوعی: دل من از دیدن چهرههای زیبا به درون خود بازگشت و این حسرت در دل من ماند که مانند سکندر از آب برگردد.
عنان آه توان باز زد ز لب صائب
اگر به روزن دود کباب باز آید
هوش مصنوعی: اگر آتش عشق به جان آدمی دس ت یابد، میتواند با اشتیاق و شور بیشتر، نهایت قدرت و توان را از او بگیرد. حتی زبانههای آتش نیز میتوانند به شکلی دلنشین و دلربا بیرون بیایند، همانطور که دود کباب از مخرجی خارج میشود و فضا را پر میکند.