غزل شمارهٔ ۳۸۴۱
جنون من ز نسیم بهار کامل شد
حذر کنید که دیوانه بی سلاسل شد
گذشت صبح نشاطش به خواب بیخبری
سیه دلی که ز سیر شکوفه غافل شد
مرا چو نوسفران نیست چشم بر منزل
که از فتادگیم راه جمله منزل شد
قبول خلق شد از قرب حق حجاب مرا
سفیدرویی ظاهر سیاهی دل شد
درآفتاب قیامت عجب که تشنه شود
به آب تیغ تو هر تشنه ای که واصل شد
ز صید زخمی خود نیست بیخبر صیاد
چگونه حسن تواند ز عشق غافل شد؟
چراغ برق نماند به زیر دامن ابر
مباش امن ز دیوانه ای که عاقل شد
به چار موجه ازان کشتی تو افتاده است
که بادبان تو از دامن وسایل شد
سرم به سایه طوبی فرو نمی آید
که نخل کشته من دست و تیغ قاتل شد
به وصل منزل مقصود می رسد صائب
به نارسایی خود رهروی که قایل شد
اطلاعات
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
جنون من ز نسیم بهار کامل شد
حذر کنید که دیوانه بی سلاسل شد
هوش مصنوعی: دیوانگی من به خاطر نسیم خوش بهار شدت گرفت. احتیاط کنید، چون حالا دیوانهای هستم که دیگر هیچ قید و بندی ندارد.
گذشت صبح نشاطش به خواب بیخبری
سیه دلی که ز سیر شکوفه غافل شد
هوش مصنوعی: صبح با تمام شادیها و نشاط خود گذشت، در حالی که دل ناامید و غافل از زیبایی شکوفهها، در خواب بیخبری به سر میبرد.
مرا چو نوسفران نیست چشم بر منزل
که از فتادگیم راه جمله منزل شد
هوش مصنوعی: من مانند نوسفران (یک نوع پرنده) نیستم که به مقصدش نگاه کند، زیرا با سقوط کردنم، تمام مسیرها به مقصد تبدیل شدهاند.
قبول خلق شد از قرب حق حجاب مرا
سفیدرویی ظاهر سیاهی دل شد
هوش مصنوعی: خداوند با نزدیک شدن به خود، اجازه داده که خلق و انسانها مرا قبول کنند، اما در عین حال، برای من درونم تاریکی و سیاهی را به همراه داشته است، در حالی که ظاهر من سفید و نورانی است.
درآفتاب قیامت عجب که تشنه شود
به آب تیغ تو هر تشنه ای که واصل شد
هوش مصنوعی: در روز قیامت برای هر کسی که به حقیقت رسیده باشد، تعجبآور است که چطور همچنان تشنه آب تیغ تو میماند.
ز صید زخمی خود نیست بیخبر صیاد
چگونه حسن تواند ز عشق غافل شد؟
هوش مصنوعی: صیاد از شکار زخمی خود بیخبر است؛ چطور ممکن است که حسن از عشق غافل بماند؟
چراغ برق نماند به زیر دامن ابر
مباش امن ز دیوانه ای که عاقل شد
هوش مصنوعی: اگر در زیر سایه ابرها چراغی وجود نداشته باشد، دیگر نباید احساس امنیت کنی از دیوانهای که به ناگاه عاقل شده است.
به چار موجه ازان کشتی تو افتاده است
که بادبان تو از دامن وسایل شد
هوش مصنوعی: به چهار دلیل، کشتی تو در این وضعیت قرار گرفته است که بادبانات از وسایل و ملزومات زندگیات جدا شده است.
سرم به سایه طوبی فرو نمی آید
که نخل کشته من دست و تیغ قاتل شد
هوش مصنوعی: من حاضر نیستم به سایه درخت طوبی بروم، چون درخت نخل من به دست و تیغ قاتل از بین رفته است.
به وصل منزل مقصود می رسد صائب
به نارسایی خود رهروی که قایل شد
هوش مصنوعی: هر کس که بر هدف و مقصد خود اصرار و اعتقاد داشته باشد، حتی اگر در ابتدا نارسایی و کمبودهایی داشته باشد، در نهایت به آنچه که میخواهد میرسد.