گنجور

غزل شمارهٔ ۳۸۳۷

اگر چنین سخن ما بلند خواهد شد
زبان جرأت منصور بند خواهد شد
اگر بهار کند سبز تخم سوخته را
مرا ستاره طالع بلند خواهد شد
طبیب اگر چو مسیحا بر آسمان رفته است
زچاره جویی من دردمند خواهد شد
مگر نقاب به رخسار آتشین فکنی
وگرنه خرده گلها سپند خواهد شد
چنین بلند شود گرنهال قامت او
خیالها همه کوته کمند خواهد شد
ز آتش تو سمندر به زینهارآمد
کجا نقاب به روی تو بند خواهد شد
میان خوف و رجا شد دل دو عالم خون
که تا قبول تو مشکل پسند خواهد شد
کلاه گوشه قارون به آفتاب رسید
چه وقت طالع ما سربلند خواهد شد
سری که بر سر زانوی دار می رقصد
مقید تن منصور چند خواهد شد
شکست شیشه دل را مگو صدایی نیست
که این صدا به قیامت بلند خواهد شد
سبک عنانی باد بهار اگر این است
هزار غنچه دل هرزه خند خواهد شد
چنین نوای تو گر آتشین شود صائب
بر آتش تو جگرها سپند خواهد شد

اطلاعات

وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

اگر چنین سخن ما بلند خواهد شد
زبان جرأت منصور بند خواهد شد
هوش مصنوعی: اگر ما چنین صحبت کنیم که صدای ما به گوش همه برسد، آنگاه زبان کسانی که جرأت دارند، خاموش خواهد شد.
اگر بهار کند سبز تخم سوخته را
مرا ستاره طالع بلند خواهد شد
هوش مصنوعی: اگر بهار به سراغ نشانه‌های امید و زندگی بیاید، نشانه‌های خوشبختی برای من در آسمان روشن خواهد شد.
طبیب اگر چو مسیحا بر آسمان رفته است
زچاره جویی من دردمند خواهد شد
هوش مصنوعی: اگر پزشک مانند مسیحا به آسمان رفته باشد، دردی که من دارم، چاره‌جویی نخواهد شد.
مگر نقاب به رخسار آتشین فکنی
وگرنه خرده گلها سپند خواهد شد
هوش مصنوعی: آیا می‌توانی نقاب را از چهره آتشین برکنی، وگرنه این گل‌های کوچک هم به خاکستر تبدیل می‌شوند.
چنین بلند شود گرنهال قامت او
خیالها همه کوته کمند خواهد شد
هوش مصنوعی: اگر قامت او به این بلندیدگی برسد، تمامی آرزوها و خیالات دیگران به ناچار کوتاه و ناتمام خواهند بود.
ز آتش تو سمندر به زینهارآمد
کجا نقاب به روی تو بند خواهد شد
هوش مصنوعی: از آتش تو، سمندر (پرنده افسانه‌ای) به کمک آمده است. پس از این، کجا می‌توان نقاب را از روی تو برداشت؟
میان خوف و رجا شد دل دو عالم خون
که تا قبول تو مشکل پسند خواهد شد
هوش مصنوعی: دل در میان ترس و امید به حالت پریشانی افتاده است، به طوری که با اشک و خون می‌سازد. حالا می‌خواهد بگوید که برای جلب رضایت تو، کار سخت خواهد شد.
کلاه گوشه قارون به آفتاب رسید
چه وقت طالع ما سربلند خواهد شد
هوش مصنوعی: وقتی کلاه قارون در زیر نور آفتاب قرار گرفت، آیا زمان آن خواهد رسید که ما نیز به خوشبختی و سعادت دست یابیم؟
سری که بر سر زانوی دار می رقصد
مقید تن منصور چند خواهد شد
هوش مصنوعی: سری که بر زانوی دار می‌رقصد، آزادگی و رهایی را نشان می‌دهد؛ آیا این تنِ بندِ مانده از منصور چه سرنوشت دیگری خواهد داشت؟
شکست شیشه دل را مگو صدایی نیست
که این صدا به قیامت بلند خواهد شد
هوش مصنوعی: از شکستگی دل و غم‌های آن حرفی نزن، زیرا این دردها در آینده طنین‌انداز خواهند شد و صدایشان شنیده خواهد شد.
سبک عنانی باد بهار اگر این است
هزار غنچه دل هرزه خند خواهد شد
هوش مصنوعی: اگر بهار این‌گونه خوش و خرم است، پس یقینا هزاران دل شاد و سرزنده خواهند شد.
چنین نوای تو گر آتشین شود صائب
بر آتش تو جگرها سپند خواهد شد
هوش مصنوعی: اگر صدای تو احساس‌برانگیز و پرشور شود، صائب، آتش شوق در دل‌ها شعله‌ور خواهد شد.

حاشیه ها

1402/03/04 20:06
سفید

 

میان خوف و رجا شد دل دو عالم خون

که تا قبول تو مشکل پسند خواهد شد...! 

 

 

1402/03/04 20:06
سفید

 

شکست شیشه‌ی دل را مگو صدایی نیست

که این صدا به قیامت بلند خواهد شد...