غزل شمارهٔ ۳۸۲۵
ز جلوه تو دل آسمان فرو ریزد
گل ستاره چو برگ خزان فرو ریزد
حلال باد بر آن شاخ گل خودآرایی
که نقد خود به سر باغبان فرو ریزد
مجوی اختر سعد از فلک که هیهات است
که ارزان از کف این سخت جان فرو ریزد
به آب تیغ اجل شسته باد رخساری
که آبرو به در این خسان فرو ریزد
محیط در شکن ناودان چه جلوه کند؟
کدام شکوه مرا از زبان فرو ریزد؟
چنین که فاصله در کاروان هستی نیست
مگر چنین گهر از ریسمان فرو ریزد
دل فسرده نگیرد به خویش داغ جنون
تنور سرد چو گردید، نان فرو ریزد
خبر نکرده به بالین من قدم مگذار
مباد مغز من از استخوان فرو ریزد
خمار کم کشد آن میکشی که چون صائب
شراب صاف به دردی کشان فرو ریزد
اطلاعات
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
ز جلوه تو دل آسمان فرو ریزد
گل ستاره چو برگ خزان فرو ریزد
هوش مصنوعی: از زیبایی تو، دل آسمان چنان زیر و رو میشود که ستارهها همچون برگهای پاییزی میریزند.
حلال باد بر آن شاخ گل خودآرایی
که نقد خود به سر باغبان فرو ریزد
هوش مصنوعی: آفرین بر آن گل زیبا که زیباییاش را به نمایش میگذارد و در عوض، گلبرگهایش را به خاطر باغبان میریزد.
مجوی اختر سعد از فلک که هیهات است
که ارزان از کف این سخت جان فرو ریزد
هوش مصنوعی: به دنبال خوشاقبالی از آسمان نباش، زیرا بهسادگی نمیتوان از دست این جانِ سخت و مقاوم بهرهمند شد.
به آب تیغ اجل شسته باد رخساری
که آبرو به در این خسان فرو ریزد
هوش مصنوعی: به واسطهی سختیها و دردهایی که در زندگی وجود دارد، چهرهای که زینت و زیبایی آن به خطر افتاده، نباید ارزش و کرامت خود را به افرادی که در پایینترین سطح قرار دارند، بدهد.
محیط در شکن ناودان چه جلوه کند؟
کدام شکوه مرا از زبان فرو ریزد؟
هوش مصنوعی: در فضای تنگ ناودان، چه زیباییای میتواند نمایان شود؟ کدام عظمت میتواند از زبان من بیان شود؟
چنین که فاصله در کاروان هستی نیست
مگر چنین گهر از ریسمان فرو ریزد
هوش مصنوعی: تنها در صورتی که فاصلهای در کاروان زندگی وجود نداشته باشد، میتوان انتظار داشت که جواهراتی از ریسمان بریزد.
دل فسرده نگیرد به خویش داغ جنون
تنور سرد چو گردید، نان فرو ریزد
هوش مصنوعی: دل غمگین نمیشود وقتی که داغ عشق در دلش ایجاد میشود، چون وقتی تنور سرد میشود، نان هم به زمین میافتد.
خبر نکرده به بالین من قدم مگذار
مباد مغز من از استخوان فرو ریزد
هوش مصنوعی: به من خبر نده و نزدیک بالینم نیا، تا مبادا که از شدت درد، مغز از استخوانهایم فرو بریزد.
خمار کم کشد آن میکشی که چون صائب
شراب صاف به دردی کشان فرو ریزد
هوش مصنوعی: آن کسی که شراب صاف و باQuality را به درد دلها میافشاند، برای کسی که کم نوشیده، اثر خاصی ندارد.