گنجور

غزل شمارهٔ ۳۷۹

چه خوش باشد در آغوش آورم سرو روانش را
کنم شیرازه اوراق دل، موی میانش را
کیم من تا وصال گل به گرد خاطرم گردد؟
مرا این بس که گرد سر بگردم باغبانش را
کنار حسرتی از طوق قمری تنگتر دارم
نمی دانم که چون در بر کشم سرو روانش را؟
اگر بر آسمان ناز رفته است آن هلال ابرو
به زور چرب نرمی می کشم آخر کمانش را
که حد دارد نظر بازی کند با چین ابرویش؟
دهانم تلخ شد تا چاشنی کردم کمانش را
در آن وادی که مغزم سرمه چشم غزالان شد
ز دست موج، روغن می چکد ریگ روانش را
اگر خصم قوی بنیاد، کوه بیستون گردد
ز برق تیشه جوی شیر سازم استخوانش را
چسان معلوم گردد رتبه حسن سخن صائب؟
که دارد در میان گرد کسادی کاروانش را

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

چه خوش باشد در آغوش آورم سرو روانش را
کنم شیرازه اوراق دل، موی میانش را
هوش مصنوعی: چه زیباست که او را در آغوش بگیرم و با عشق و محبت، دل خود را به او پیوند زنم و به زیبایی موهایش توجه کنم.
کیم من تا وصال گل به گرد خاطرم گردد؟
مرا این بس که گرد سر بگردم باغبانش را
هوش مصنوعی: من چه کسی هستم که به وصال گل برسم و تنها در خاطرم بماند؟ برای من همین کافی است که دور باغبانش بچرخم.
کنار حسرتی از طوق قمری تنگتر دارم
نمی دانم که چون در بر کشم سرو روانش را؟
هوش مصنوعی: من یک حسرت عمیق در قلب دارم که حتی از طوق پرنده‌ای به نام قمری هم تنگ‌تر است. نمی‌دانم چگونه می‌توانم معشوقه زیبایم را از این حسرت دور کنم و در آغوشش بگیرم.
اگر بر آسمان ناز رفته است آن هلال ابرو
به زور چرب نرمی می کشم آخر کمانش را
هوش مصنوعی: اگر آن هلال ابرو که مانند ناز آسمانی است، به شدت و به نرمی توجه مرا جلب کرده است، من هم تلاش می‌کنم تا او را به سمت خود جذب کنم.
که حد دارد نظر بازی کند با چین ابرویش؟
دهانم تلخ شد تا چاشنی کردم کمانش را
هوش مصنوعی: آیا زیبایی او حد و مرزی دارد که بتواند با حالت ابرویش بازی کند؟ وقتی خواستم عشقش را به من بچشاند، تلخی در گلویم حس کردم.
در آن وادی که مغزم سرمه چشم غزالان شد
ز دست موج، روغن می چکد ریگ روانش را
هوش مصنوعی: در آن مکان، مغزم همچون سرمه‌ای برای چشم‌های غزالان شده است و از میان امواج، روغن می‌ریزد و ریگ روانش را رنگین می‌کند.
اگر خصم قوی بنیاد، کوه بیستون گردد
ز برق تیشه جوی شیر سازم استخوانش را
هوش مصنوعی: اگر دشمنی با قدرت به وجود بیاید، حتی کوه بیستون هم از شدت ضربه تیشه سرنگون می‌شود و من توانایی دارم که استخوان‌های او را به حالت نرمی شیر تبدیل کنم.
چسان معلوم گردد رتبه حسن سخن صائب؟
که دارد در میان گرد کسادی کاروانش را
هوش مصنوعی: چطور می‌توان مقام زیبایی کلام صائب را مشخص کرد؟ در حالی که در میان بیکسی و کسادی است که کاروانش را از دست داده است.

خوانش ها

غزل شمارهٔ ۳۷۹ به خوانش عندلیب