گنجور

غزل شمارهٔ ۳۶۶

نسوزد دل به آه گرم من چرخ بد اختر را
ز دود تلخ پروا نیست چشم سخت مجمر را
منم کز تیره بختی ها ندارم صبح امیدی
وگرنه در سواد دل بهاری هست عنبر را
به حرف و صوت مهر خامشی را بر مدار از لب
سپر داری کن از تاراج مور این تنگ شکر را
دل قانع ز احسان کریمان است مستغنی
به آب تلخ دریا احتیاجی نیست گوهر را
نسوزد پرده شرم و حیا را باده روشن
ز آتش نیست پروایی پر و بال سمندر را
ز آب زندگی آیینه هم زنگار می گیرد
بود ظلمت نصیب از چشمه حیوان سکندر را
گران بر خاطر آزادمردان نیست کوه غم
ز بار دل نمی گردد دو تا قامت صنوبر را

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

نسوزد دل به آه گرم من چرخ بد اختر را
ز دود تلخ پروا نیست چشم سخت مجمر را
هوش مصنوعی: دل من به خاطر آه‌های داغ و سوزانم نمی‌سوزد، چون به گردش بد روزگار اهمیتی نمی‌دهم و از دود تلخ ناراحتی ندارم، بلکه به چشمان تیره و سنگین نیز اعتنایی ندارم.
منم کز تیره بختی ها ندارم صبح امیدی
وگرنه در سواد دل بهاری هست عنبر را
هوش مصنوعی: من از بدبختی و ناامیدی، هیچ امیدی به صبح نداشته‌ام، ولی در عمق دل، بهاری وجود دارد که عطر خوشی مانند عنبر را به همراه دارد.
به حرف و صوت مهر خامشی را بر مدار از لب
سپر داری کن از تاراج مور این تنگ شکر را
هوش مصنوعی: با کلمات و صداها، سکوت عشق را از دلت دور نگه‌دار و از شیرینی زندگی‌ات محافظت کن تا از دست نرود.
دل قانع ز احسان کریمان است مستغنی
به آب تلخ دریا احتیاجی نیست گوهر را
هوش مصنوعی: دل خرسند و راضی به لطف و کرم افراد سخاوت‌مند است و نیازی به خوشی‌ها و لذت‌های دنیا ندارد، چون برای ارزشمند بودن مانند گوهر، به چیزهای دنیوی نیازی نیست.
نسوزد پرده شرم و حیا را باده روشن
ز آتش نیست پروایی پر و بال سمندر را
هوش مصنوعی: باده‌ای که به ما می‌رسد، باعث نمی‌شود که حیا و شرم ما بسوزد، چرا که آتش نمی‌تواند به پر و بال سمندر آسیبی برساند. سمندر موجودی است که می‌تواند در آتش زندگی کند و از آن آسیب نبیند. پس در واقع، تاثیرات این باده بر ما شبیه به آتش بر سمندر است؛ نه تنها ما را نمی‌سوزاند، بلکه نشان‌دهندهٔ قوت و استقامت ماست.
ز آب زندگی آیینه هم زنگار می گیرد
بود ظلمت نصیب از چشمه حیوان سکندر را
هوش مصنوعی: آب زندگی، که باید موجب پاکیزگی و روشنی باشد، حتی در برابر آن نیز آیینه با زنگار می‌پوشد. ظلمت و تاریکی از سرچشمه‌ای که نصیب سکندر (حکیم و فرمانروای بزرگ) می‌شود، به وجود می‌آید.
گران بر خاطر آزادمردان نیست کوه غم
ز بار دل نمی گردد دو تا قامت صنوبر را
هوش مصنوعی: برای دل‌های آزاده، غم‌هایی که مانند کوه سنگین هستند، ارزش چندانی ندارد. این غم‌ها نمی‌توانند قامت راست و استوار صنوبر را به سمت پایین خم کنند.

خوانش ها

غزل شمارهٔ ۳۶۶ به خوانش عندلیب