گنجور

غزل شمارهٔ ۳۵۶

ز چشم خلق پنهان دار کنج عزلت خود را
مکن شیرازه صحبت، کمند وحدت خود را
غبار خاکساری دور باش چشم بد باشد
گرامی دار چون گرد یتیمی کلفت خود را
فساد طاعت بی پرده افزون است از عصیان
نهان کن چون گناه از چشم مردم طاعت خود را
دویدن در قفا باشد میان راه خفتن را
به آغوش لحدانداز خواب راحت خود را
به اندک زوری از هم تار و پود جسم می پاشد
غنیمت دان درین وحشت سرا جمعیت خود را
مگردان روی از سنگ ملامت چون سبک مغزان
مکن بازیچه طفلان، کوه طاقت خود را
به آه سرد، فوت مطلب دنیا نمی ارزد
به هر باد مخالف، دل ملرزان رایت خود را
سفر کن زین جهان پست، چون آه سحرخیزان
به بام آسمان افکن کمند همت خود را
شب قدرست دولت، نیست لایق چشم ازو بستن
به بیداری سرآور روزگار دولت خود را
اگر خواهی به یوسف در ته یک پیرهن باشی
مده تا ممکن است از دست، دامن فرصت خود را
به کام هر دو عالم گر زبان خواهش آلاید
پر از خاشاک کن صائب دهن غیرت خود را

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ز چشم خلق پنهان دار کنج عزلت خود را
مکن شیرازه صحبت، کمند وحدت خود را
هوش مصنوعی: در گوشه‌ی عزلت خود، از دید مردم دور بمان و ارتباطات اجتماعی را فدای وحدت و انس خود نکن.
غبار خاکساری دور باش چشم بد باشد
گرامی دار چون گرد یتیمی کلفت خود را
هوش مصنوعی: آلودگی و مشکلات زندگی را دور کن، زیرا چشم‌های بد نظر دارند. ارزش خود را نگه‌دار و مانند گرد یک یتیم، که ارزش خاصی دارد، به خودت احترام بگذار.
فساد طاعت بی پرده افزون است از عصیان
نهان کن چون گناه از چشم مردم طاعت خود را
هوش مصنوعی: طاعت و بندگی آشکار، فساد بیشتری دارد نسبت به گناهی که در خفا انجام می‌شود، پس مانند گناهی که از دید مردم پنهان است، طاعت خود را نیز نهان نگه‌دار.
دویدن در قفا باشد میان راه خفتن را
به آغوش لحدانداز خواب راحت خود را
هوش مصنوعی: دویدن در پی چیزها، در وسط راه به خواب رفتن و آرامش را در آغوش مرگ انداختن، نشان‌دهنده این است که باید در پی اهداف بود و از راحتی خواب زودگذر پرهیز کرد.
به اندک زوری از هم تار و پود جسم می پاشد
غنیمت دان درین وحشت سرا جمعیت خود را
هوش مصنوعی: اگر با کمی فشار و نابسامانی، جسم انسان به سرعت از هم می‌پاشد، باید قدردان جمعیتی که در این دنیای پر از وحشت داریم، باشیم.
مگردان روی از سنگ ملامت چون سبک مغزان
مکن بازیچه طفلان، کوه طاقت خود را
هوش مصنوعی: روی خود را از انتقادات بگردان و مثل افراد سطحی نگاه نکن. خود را مانند اسباب بازی کودکان در معرض بازی قرار نده و قدرت و استحکام خود را حفظ کن.
به آه سرد، فوت مطلب دنیا نمی ارزد
به هر باد مخالف، دل ملرزان رایت خود را
هوش مصنوعی: با یک نفس عمیق و اندوهگین، متوجه می‌شویم که هیچ چیز در دنیا ارزش این را ندارد که با هر برخورد منفی، احساس ضعف کنیم. نباید اجازه دهیم که چالش‌ها و موانع ما را دلسرد کنند یا ما را از اهداف‌مان دور کنند.
سفر کن زین جهان پست، چون آه سحرخیزان
به بام آسمان افکن کمند همت خود را
هوش مصنوعی: از این دنیای پست و بی‌ارزش دور شو، مانند آه کسانی که صبح زود بیدار می‌شوند و به آسمان نگاه می‌کنند، تلاش خود را برای رسیدن به اهداف بزرگ به کار بگیر.
شب قدرست دولت، نیست لایق چشم ازو بستن
به بیداری سرآور روزگار دولت خود را
هوش مصنوعی: شب قدر زمان خاصی است که در آن فرصت‌ها و برکات زیادی وجود دارد. در این شب، کسی که در آن بیدار باشد و در اندیشه و توجه به آن زمان بگذارد، نباید چشمش را از نعمت‌ها و الطاف آن شب ببندد. بنابراین، باید از این زمان ارزشمند به بهترین نحو بهره‌برداری کرد و تلاش کند تا روزگاری پر از برکت و موفقیت برای خود بسازد.
اگر خواهی به یوسف در ته یک پیرهن باشی
مده تا ممکن است از دست، دامن فرصت خود را
هوش مصنوعی: اگر می‌خواهی در دل یوسف جا داشته باشی، تا جایی که می‌توانی فرصت را از دست نده.
به کام هر دو عالم گر زبان خواهش آلاید
پر از خاشاک کن صائب دهن غیرت خود را
هوش مصنوعی: اگر خواسته‌ها و آرزوهایت به تحقق نرسد، بی‌خیال خوشی‌های این دنیا و آن دنیا شو و فقط به افتخار و عزت خودت توجه کن.

خوانش ها

غزل شمارهٔ ۳۵۶ به خوانش عندلیب