گنجور

غزل شمارهٔ ۳۵۴

نهان کرده است رویت در نقاب حشر جنت را
فرو برده است فکر مصرع قدت قیامت را
نمی اندیشد از زخم زبان چون عشق صادق شد
به دندان صبح گیرد تیغ خورشید قیامت را
اگر اشک پشیمانی نبندد بر کمر دامن
که پاک از روی مجرم می کند گرد خجالت را؟
ز سیلاب گرانسنگ حوادث غافل افتاده
سبک مغزی که ریزد در جهان رنگ اقامت را
درخت بارور را دل سبک از سنگ می گردد
نگیرد از هوا دیوانه چون سنگ ملامت را؟
به زور بازوی اقبال کاری برنمی آید
نگه دارد مگر دست دعا دامان دولت را
کمند وحدت خود را مکن شیرازه صحبت
مده در گوشه تنهایی خود راه، کثرت را
برون افتد چو تخم از خاک، گردد روزی موران
نهان کن زینهار از دیده مردم عبادت را
ز منت نشکند در ناخنت نی تا شکر صائب
چو موران توتیای دیده کن خاک قناعت را

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

نهان کرده است رویت در نقاب حشر جنت را
فرو برده است فکر مصرع قدت قیامت را
هوش مصنوعی: چهره‌ات را در پرده‌ای پنهان کرده‌اند و بهشت را به دلیل آن از یاد برده‌اند، در حالی که اندیشه در قد و قامت تو به روز قیامت مشغول است.
نمی اندیشد از زخم زبان چون عشق صادق شد
به دندان صبح گیرد تیغ خورشید قیامت را
هوش مصنوعی: فرصت را از دست نمی‌دهد و به سخنان تلخ اهمیت نمی‌دهد، زیرا عشق واقعی به او نیرو می‌بخشد. صبح، با طلوع خورشید، مانند تیغی قاطع و نیرومند قدرتش را نشان می‌دهد و همه چیز را تحت تأثیر قرار می‌دهد.
اگر اشک پشیمانی نبندد بر کمر دامن
که پاک از روی مجرم می کند گرد خجالت را؟
هوش مصنوعی: اگر اشکی به خاطر پشیمانی بر چهره نیفتد، دامن بی‌گناهی را از عیب و شرمندگی پاک می‌کند.
ز سیلاب گرانسنگ حوادث غافل افتاده
سبک مغزی که ریزد در جهان رنگ اقامت را
هوش مصنوعی: در اثر حوادث بزرگ و شدید، کسی که سطحی نگری می‌کند، از اهمیت و عمق مسائل غافل شده و بی‌خبر از واقعیت‌ها، به راحتی زندگی را می‌گذراند و دنیای خود را به ناپایداری رنج می‌دهد.
درخت بارور را دل سبک از سنگ می گردد
نگیرد از هوا دیوانه چون سنگ ملامت را؟
هوش مصنوعی: درختی که میوه دارد، دلش از سنگ سبک‌تر می‌شود و از آسمان هیچ چیزی نمی‌گیرد. چرا باید سنگ به خاطر ملامت به دیوانگی بیفتد؟
به زور بازوی اقبال کاری برنمی آید
نگه دارد مگر دست دعا دامان دولت را
هوش مصنوعی: با سخت کوشی و تلاش به تنهایی نمی‌توان به موفقیت دست یافت؛ تنها راهی که می‌تواند ما را در مسیر رسیدن به خوشبختی یاری کند، توسل به دعا و کمک گرفتن از الطاف الهی است.
کمند وحدت خود را مکن شیرازه صحبت
مده در گوشه تنهایی خود راه، کثرت را
هوش مصنوعی: در اینجا به ما می‌گوید که در هنگام تنهایی و درون خود، نباید به تنوع و کثرت افکار و احساسات اجازه دهیم که ما را از وحدت و یکپارچگی دور کنند. بهتر است که در مکالمات و ارتباطات خود به همبستگی و یکدستی بپردازیم و از پراکندگی درونی دوری کنیم.
برون افتد چو تخم از خاک، گردد روزی موران
نهان کن زینهار از دیده مردم عبادت را
هوش مصنوعی: وقتی که تخم از خاک بیرون می‌آید، روزی مورچه‌ها آن را پنهان می‌کنند. این را در نظر داشته باش که عبادت باید از دید مردم دور نگه داشته شود.
ز منت نشکند در ناخنت نی تا شکر صائب
چو موران توتیای دیده کن خاک قناعت را
هوش مصنوعی: از لطف و مهربانی کسی نریزید که احساس خوبی در شما ایجاد کرده است. مانند مورچه‌ای که در قناعت و اندک‌نوشی زندگی می‌کند، باید به خاک و ریشه‌های خود پایبند باشید. این خاک نماد طلب و قناعت است.

خوانش ها

غزل شمارهٔ ۳۵۴ به خوانش عندلیب