غزل شمارهٔ ۳۵۳
به دست خود کند بیدادگر بنیاد دولت را
ستمگر لشکر بیگانه می سازد رعیت را
دو چندان می شود راه از میان راه خوابیدن
به گورافکن، اگر داری بصیرت، خواب راحت را
ندارد بخیه ای غیر از فشردن بر جگر دندان
اگر بر دل رسد زخمی ز دوران اهل غیرت را
مشو ای شمع از شکر هواداران خود غافل
که کفران سیلی صرصر کند دست حمایت را
سویدای دل آتش نمی شد تخم امیدم
اگر می بود آبی در جگر ابر مروت را
نیندیشد ز درد و غم دل خوش مشرب صائب
نسازد تنگ جوش خلق، صحرای قیامت را
غزل شمارهٔ ۳۵۲: اگر از اهل ایمانی مهیا باش آفت راغزل شمارهٔ ۳۵۴: نهان کرده است رویت در نقاب حشر جنت را
اطلاعات
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
به دست خود کند بیدادگر بنیاد دولت را
ستمگر لشکر بیگانه می سازد رعیت را
هوش مصنوعی: ستمگر با دستان خود پایههای حکومت را خراب میکند و لشکر بیگانهای را برپا میکند که به ظلم و ستم بر مردم میافزاید.
دو چندان می شود راه از میان راه خوابیدن
به گورافکن، اگر داری بصیرت، خواب راحت را
هوش مصنوعی: اگر در زندگی آگاهی و بصیرت داشته باشی، خوابیدن در میان مسیر و در جاهایی که خطرناک و بیثمر هستند، به مراتب سختتر و عذابآورتر میشود. خواب راحت و آرامش خاطر تنها با آگاهی و تلاش بهدست میآید.
ندارد بخیه ای غیر از فشردن بر جگر دندان
اگر بر دل رسد زخمی ز دوران اهل غیرت را
هوش مصنوعی: اگر زخم و آسیبی به دل کسی برسد، چارهای جز فشردن دندان بر جگر ندارد. مردان غیرتمند و حساس در برابر درد و رنج، تنها با تحمل و صبر مواجه میشوند و راه دیگری برای درمان زخمهای دلشان ندارند.
مشو ای شمع از شکر هواداران خود غافل
که کفران سیلی صرصر کند دست حمایت را
هوش مصنوعی: ای شمع، فریب حمایت و محبت مردم را نخور و از آن غافل نشو، چون اگر قدر آن را ندانی، طوفان میتواند این دست حمایتی را از تو دور کند.
سویدای دل آتش نمی شد تخم امیدم
اگر می بود آبی در جگر ابر مروت را
هوش مصنوعی: اگر در دل ناخوشی و اندوهی وجود نداشت و امیدی در دل نداشتم، آتش دل خاموش نمی شد. برای آرامش و محبت، باید عواطف و احساسات خوبی در وجودم باشد.
نیندیشد ز درد و غم دل خوش مشرب صائب
نسازد تنگ جوش خلق، صحرای قیامت را
هوش مصنوعی: کسی که به خوشیهای زندگی فکر میکند، نباید به درد و غمها بیندیشد. او نمیتواند در شرایط سخت و دشوار روحی، محوریت را بر شادی و سرخوشی بگذارد و در برابر مشکلات و بحرانها قرار گیرد.

صائب