گنجور

غزل شمارهٔ ۳۵۲۹

چشم خود خواجه اگر سیر به تدبیر کند
به ازان است که صد گرسنه را سیر کند
سالها شد دل خوش مشرب ما ویران است
کیست در راه حق این بتکده تعمیر کند؟
تربیت یافته عشق جوانمردم من
چرخ نامرد که باشد که مرا پیر کند!
سخن عشق اثر در دل زهاد نکرد
نفس صبح چه با غنچه تصویر کند؟
می تواند به هم آمیزش ما و تو دهد
آن که مهتاب و کتان را شکر و شیر کند
هیچ تشریف جهان را به از آزادی نیست
رخت خود سرو محال است که تغییر کند
گره از موی به دندان نگشوده است کسی
شانه چون رخنه در آن زلف گرهگیر کند؟
خسته را در جگر گرم اگر صدقی هست
استخوان سوخته هم کار طباشیر کند
شحنه دیده وری کو، که درین فصل بهار
هرکه دیوانه نگشته است به زنجیر کند
چشم مخمور تو در خواب جهانی را کشت
پشت شمشیر تو کار دم شمشیر کند
همه دانند که مظلوم که و ظالم کیست
مس بدگوهر اگر ناز به اکسیر کند
نبرد تشنگی از ریگ روان صائب آب
در جگرسوختگان باده چه تاثیر کند؟

اطلاعات

وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

چشم خود خواجه اگر سیر به تدبیر کند
به ازان است که صد گرسنه را سیر کند
هوش مصنوعی: اگر خواجه چشمش را با تدبیر سیر کند، بهتر از این است که بخواهد صد نفر گرسنه را سیر کند.
سالها شد دل خوش مشرب ما ویران است
کیست در راه حق این بتکده تعمیر کند؟
هوش مصنوعی: سال‌هاست که دل شاد و خوش ما خراب و ویران است. چه کسی می‌تواند در این معبد بت‌ها راه حق را پیدا کرده و آن را آباد کند؟
تربیت یافته عشق جوانمردم من
چرخ نامرد که باشد که مرا پیر کند!
هوش مصنوعی: من به عشق و از راه جوانمردی تربیت یافته‌ام، پس چرخ زمان که ناحق است، چگونه می‌تواند مرا پیر کند؟
سخن عشق اثر در دل زهاد نکرد
نفس صبح چه با غنچه تصویر کند؟
هوش مصنوعی: سخنان عشق در دل زاهدان تأثیری نمی‌گذارد، چرا که نفس صبح نمی‌تواند با غنچه هماهنگ شود و تصویر روشنی را ارائه دهد.
می تواند به هم آمیزش ما و تو دهد
آن که مهتاب و کتان را شکر و شیر کند
هوش مصنوعی: آن کسی که می‌تواند ماه و پارچه کتانی را با شکر و شیر ترکیب کند، می‌تواند ما و تو را نیز با هم آشتی دهد.
هیچ تشریف جهان را به از آزادی نیست
رخت خود سرو محال است که تغییر کند
هوش مصنوعی: هیچ چیز در دنیا به اندازه آزادی ارزش ندارد. اینکه انسان به استقلال خود پایبند باشد، غیرممکن است که این حالت تغییر کند.
گره از موی به دندان نگشوده است کسی
شانه چون رخنه در آن زلف گرهگیر کند؟
هوش مصنوعی: هیچ‌کس از موی کسی که گره خورده است، با دندان باز نکرده؛ آیا شانه‌ای می‌تواند مانند شکاف‌های در آن زلف گره‌دار این کار را انجام دهد؟
خسته را در جگر گرم اگر صدقی هست
استخوان سوخته هم کار طباشیر کند
هوش مصنوعی: اگر دل کسی از درد و رنجی خسته باشد و در آن عشق و صداقت وجود داشته باشد، حتی چیزهای به شدت خراب و آسیب‌دیده هم می‌توانند مفید و کارآمد شوند.
شحنه دیده وری کو، که درین فصل بهار
هرکه دیوانه نگشته است به زنجیر کند
هوش مصنوعی: آیا کسی را می‌شناسی که در این فصل بهار، هر کس که دیوانه نشده باشد را به زنجیر ببندد؟
چشم مخمور تو در خواب جهانی را کشت
پشت شمشیر تو کار دم شمشیر کند
هوش مصنوعی: چشم سرشار از خواب تو، باعث مرگ جهانیان شده است و پشت شمشیر تو، زندگی به مانند ضربه‌ای از شمشیر دیگر در حال تأثیرگذاری است.
همه دانند که مظلوم که و ظالم کیست
مس بدگوهر اگر ناز به اکسیر کند
هوش مصنوعی: همه می‌دانند که چه کسی بی‌گناه است و چه کسی ستمگر. اگر شخصی پست و بی‌مقدار بخواهد از طلاهای باارزش و گرانبها استفاده کند، باز هم ارزش او تغییر نخواهد کرد.
نبرد تشنگی از ریگ روان صائب آب
در جگرسوختگان باده چه تاثیر کند؟
هوش مصنوعی: نبرد تشنگی در میان شن‌های روان، چه تاثیری می‌تواند بر دل‌های سوزان از درد و کمبود آب بگذارد؟