غزل شمارهٔ ۳۵۲۴
غافلان رطل گران را به دو دم می نوشند
عاقلان آب ز دریا به قلم می نوشند
از نظربندی حرص است که کوته نظران
خون خود بر لب دریای کرم می نوشند
هست از جام دگر مستی هر طایفه ای
حاجیان باده ز قندیل حرم می نوشند
تازه رویان چه غم از موج حوادث دارند؟
همچو گل صد قدح خون پی هم می نوشند
چشم حسرت به سفالین قدح ما دارند
منعمانی که می از ساغر جم می نوشند
دوستانی که درین میکده یکرنگ همند
می گلرنگ ز خون دل هم می نوشند
عاشقان پای غم از می به حنا می گیرند
بیغمان می ز پی دفع الم می نوشند
گر فتد سوخته نانی به کف بی برگان
همه یکجا شده چون لاله به هم می نوشند
مستی اهل فنا رتبه دیگر دارد
می بی جام ز دریای عدم می نوشند
صائب این آن غزل هادی وقت است که گفت
ای خوش آنان که می از جام عدم می نوشند
غزل شمارهٔ ۳۵۲۳: ساده لوحان که می از خم به مدارا نوشندغزل شمارهٔ ۳۵۲۵: چون نفس زیر فلک دل به هوس راست کند؟
اطلاعات
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
غافلان رطل گران را به دو دم می نوشند
عاقلان آب ز دریا به قلم می نوشند
هوش مصنوعی: جاهلان چیزهای باارزش را به سادگی و بدون تأمل به دست میآورند، اما عاقلها با تفکر و دقت، دانش و معانی عمیق را از منابع بزرگ استخراج میکنند.
از نظربندی حرص است که کوته نظران
خون خود بر لب دریای کرم می نوشند
هوش مصنوعی: حرص و طمع باعث میشود که افراد کوتاهنظر از منابع فراوانی که در دسترسشان است، به مقدار اندکی قانع شوند و در نهایت از همین مقدار ناچیز نیز نصیبی جز ناکامی نداشته باشند.
هست از جام دگر مستی هر طایفه ای
حاجیان باده ز قندیل حرم می نوشند
هوش مصنوعی: هر گروهی از یک نوع شیرینی و لذتی بهره میبرد و عابران زائر در حرم به نوشیدن شراب مشغولاند.
تازه رویان چه غم از موج حوادث دارند؟
همچو گل صد قدح خون پی هم می نوشند
هوش مصنوعی: جوانان زیبا و تازه رو از سختیهای زندگی نگران نیستند. آنها مانند گلها، با شجاعت و سادگی، شادیها و غمهای خود را پشت سر میگذارند و هر لحظه زندگی را تجربه میکنند.
چشم حسرت به سفالین قدح ما دارند
منعمانی که می از ساغر جم می نوشند
هوش مصنوعی: چشمها به قدحهای سفالی ما حسرت میبرند، در حالی که کسانی که در میانیگری مشغول نوشیدن شراب از ساغر جمشید هستند، از آن لذت میبرند.
دوستانی که درین میکده یکرنگ همند
می گلرنگ ز خون دل هم می نوشند
هوش مصنوعی: دوستانی که در این میکده همیشه به یک شکل و یک رنگ هستند، مانند گلهای رنگی از جان خود مایه میگذارند و مینوشند.
عاشقان پای غم از می به حنا می گیرند
بیغمان می ز پی دفع الم می نوشند
هوش مصنوعی: عاشقان برای فراموشی غم و اندوه خود، به نوشیدن مشروبات روی میآورند و با خیالی آسوده، خود را سرگرم میکنند تا از دردها و ناآرامیهای زندگی دور شوند.
گر فتد سوخته نانی به کف بی برگان
همه یکجا شده چون لاله به هم می نوشند
هوش مصنوعی: اگر چند نفر که اکثراً بیخبرند، در کنار هم جمع شوند و نانی سوخته به دست بیاورند، مانند گلهای لاله، با هم مینوشند و به شادی میگذرانند.
مستی اهل فنا رتبه دیگر دارد
می بی جام ز دریای عدم می نوشند
هوش مصنوعی: حال و هوای افرادی که به فنا رسیدهاند و از دنیا دل بریدهاند، با دیگران متفاوت است. آنها از وجودی عمیق و ناشناخته بهرهمند میشوند و از دریاهای بیپایان عدم مینوشند، به گونهای که انگار از جرعهای ناب برخوردارند.
صائب این آن غزل هادی وقت است که گفت
ای خوش آنان که می از جام عدم می نوشند
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که تنها در زمانی که انسان حقایق عمیق زندگی را درک کرده و از آنها بهرهمند میشود، میتواند لذت واقعی را تجربه کند. این لذت مانند نوشیدن شراب از جام خلاء و عدم است، به این معنی که کسانی که از تجربههای عمیق زندگی بهرهمندند، از زندگی بیشتر حال میکنند.