غزل شمارهٔ ۳۵۲۳
ساده لوحان که می از خم به مدارا نوشند
از بخیلی به قلم آب ز دریا نوشند
پیش ما تشنه لبان چند مکیدن لب خود؟
خون دل به ز شرابی است که تنها نوشند
نشأه در حوصله شهر شود زندانی
باده آن است که در دامن صحرا نوشند
به سفالین قدح خاک کجا پردازند؟
میکشانی که می از عالم بالا نوشند
گر فتد کاسه خونی به کف سوختگان
لاله سان سر بهم آورده به یک جا نوشند
ما همان مست جنونیم که دنباله روان
جام سرشار ز نقش قدم ما نوشند
عوض آب خضر، نقد دل مخموران
آب سردی است که در پرده شبها نوشند
صائب آن درد نصیبم که شود خون جگر
هر شرابی که به یاد من شیدا نوشند
غزل شمارهٔ ۳۵۲۲: جرم یوسف به چه تقریب عزیزان بخشند؟غزل شمارهٔ ۳۵۲۴: غافلان رطل گران را به دو دم می نوشند
اطلاعات
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
ساده لوحان که می از خم به مدارا نوشند
از بخیلی به قلم آب ز دریا نوشند
هوش مصنوعی: سادهدلانی که از خم (مِیخانه) با ملایمت و آرامش مینوشند، به دلیل بخیلی و کملطفی، از دریا تنها به اندازه یک قلم (نوک قلم) آب مینوشند.
پیش ما تشنه لبان چند مکیدن لب خود؟
خون دل به ز شرابی است که تنها نوشند
هوش مصنوعی: برابر با ما، چه نیاز به مکیدن لبهای خود دارند افرادی که تشنه هستند؟ نوشیدنیای که فقط آنها بنوشند، از خون دل بهتر است.
نشأه در حوصله شهر شود زندانی
باده آن است که در دامن صحرا نوشند
هوش مصنوعی: کسی که در دل شهر بزرگ شده، مانند زندانی است که در آن به سر میبرد. اما کسانی که در دامن طبیعت و صحرا زندگی میکنند، آزادانه از زیباییهای زندگی بهرهمند میشوند.
به سفالین قدح خاک کجا پردازند؟
میکشانی که می از عالم بالا نوشند
هوش مصنوعی: به کجا میتوانند از خاکی که مانند سفال است، لیوان بسازند؟ کسانی که از دنیای برتر شراب مینوشند.
گر فتد کاسه خونی به کف سوختگان
لاله سان سر بهم آورده به یک جا نوشند
هوش مصنوعی: اگر ظرفی پر از خون به دست سوختگان بیفتد، مانند لالههایی که سرهایشان را به هم نزدیک کردهاند، همه با هم آن را مینوشند.
ما همان مست جنونیم که دنباله روان
جام سرشار ز نقش قدم ما نوشند
هوش مصنوعی: ما گروهی هستیم که به خاطر دیوانگیمان عاشقانه زندگی میکنیم، و دیگران با پیروی از آثار ما، از جام پر از شادی ما مینوشند.
عوض آب خضر، نقد دل مخموران
آب سردی است که در پرده شبها نوشند
هوش مصنوعی: به جای آب خضر که نشانهٔ زندگی جاودانه و نوشیدن آن در افسانهها مشهور است، دلهای مست و سرمست به سردی آبهایی روی میآورند که در شبها مینوشند. این آبها نماد خواب و دوری از واقعیت هستند، و نشان میدهند که دلهای سرمست به شوق و لذتهای لحظهای اهمیت میدهند.
صائب آن درد نصیبم که شود خون جگر
هر شرابی که به یاد من شیدا نوشند
هوش مصنوعی: هر کسی که به یاد من نوشیدنی بنوشد، باید دلی پر از درد و غم داشته باشد؛ زیرا عشق و یاد من برایشان سودا و شعف به ارمغان نمیآورد، بلکه موجب خون جگر و رنج ناشی از فراق میشود.