غزل شمارهٔ ۳۵۰۸
روشنائی که درین دایره صاحب دیدند
همه چون شبنم گل آینه خورشیدند
اگر از عقده گشایان اثری باقی هست
دست جمعی است که در دامن شب پیچیدند
زود از لاغری انگشت نما می گردند
چون مه آنان که به احسان فلک بالیدند
حاصل روی زمین قسمت بی برگانی است
که به ظاهر ز ثمر عور چو سرو و بیدند
صدف گوهر توفیق سیه کاران شد
کف دستی که ز افسوس بهم مالیدند
تشنگانی که پی آب خضر می گشتند
خشک گشتند چو از دور سیاهی دیدند
خبر از مرکز این دایره جمعی دارند
که چو پرگار به گرد دل خود گردیدند
باده هایی که رسیدند به لعل لب یار
مزد آن است که در سینه خم جوشیدند
ره به سررشته مقصود گروهی بردند
کز دو عالم به سر زلف سخن پیچیدند
از خجالت همه چون شبنم گل آب شدند
ساده لوحان که درین باغ چو گل خندیدند
این نه دریاست، که از بهر گرانخوابی ما
مشت آبی است که بر روی زمین پاشیدند
گل بی خاری اگر بود درین خارستان
دامنی بود که از صحبت مردم چیدند
تنگ شد دایره عیش بر او چون خاتم
هرکه را خانه به مقدار نگین بخشیدند
چه عجب صائب اگر روز جزا رسته شوند
خود حسابان که درین نشأه قیامت دیدند
غزل شمارهٔ ۳۵۰۷: اهل معنی به سخن بلبل بستان خودندغزل شمارهٔ ۳۵۰۹: به کمان پشت و به شمشیر دهن بخشیدند
اطلاعات
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
روشنائی که درین دایره صاحب دیدند
همه چون شبنم گل آینه خورشیدند
هوش مصنوعی: نور و روشنی که در این دنیا وجود دارد، برای همگان مثل شبنمی است که بر روی گلها نشسته و جلوهگری خورشید را منعکس میکند.
اگر از عقده گشایان اثری باقی هست
دست جمعی است که در دامن شب پیچیدند
هوش مصنوعی: اگر هنوز نشانهای از کسانی که مشکلات را حل میکنند وجود دارد، آن نشانه به صورتی جمعی و در دل شب پنهان شده است.
زود از لاغری انگشت نما می گردند
چون مه آنان که به احسان فلک بالیدند
هوش مصنوعی: زود از لاغری، توجه دیگران را جلب میکنند، مانند ماهی که کسانی که به لطف آسمان رشد کردهاند، خود را به نمایش میگذارند.
حاصل روی زمین قسمت بی برگانی است
که به ظاهر ز ثمر عور چو سرو و بیدند
هوش مصنوعی: آنچه در زندگی به دست میآید، نصیب کسانی میشود که مانند درختان بیبرگ، به نظر نمیرسند که میوه یا ثمرهای داشته باشند، در حالی که مانند سرو و بید از زیبایی خاصی برخوردارند.
صدف گوهر توفیق سیه کاران شد
کف دستی که ز افسوس بهم مالیدند
هوش مصنوعی: انگشتانی که از دست دادن و افسوس بر حال خود میمالند، به مانند صدفی شدهاند که موفقیتهای افراد بدشانس را در خود جای دادهاند.
تشنگانی که پی آب خضر می گشتند
خشک گشتند چو از دور سیاهی دیدند
هوش مصنوعی: تشنگانی که بهدنبال آب زنده و شفا بخش خضر بودند، وقتی که از دور سیاهی را دیدند، به سرعت خشک و ناامید شدند.
خبر از مرکز این دایره جمعی دارند
که چو پرگار به گرد دل خود گردیدند
هوش مصنوعی: این افراد از نقطه مرکزی جمع خود آگاه هستند و همچون پرگار که دور قلب خود میچرخد، به دور عشق و احساساتشان میچرخند.
باده هایی که رسیدند به لعل لب یار
مزد آن است که در سینه خم جوشیدند
هوش مصنوعی: نوشیدنیهایی که به لبهای گرانبهای محبوب رسیدند، پاداشی است برای آنکه در دل، عشق و شوق میجوشیدند.
ره به سررشته مقصود گروهی بردند
کز دو عالم به سر زلف سخن پیچیدند
هوش مصنوعی: گروهی از مردم با درک درست هدف خود، به مسیر درست رسیدند؛ آنان که از همه چیز، به زیبایی و عمق کلام و سخن پیوستند و در آن غرق شدند.
از خجالت همه چون شبنم گل آب شدند
ساده لوحان که درین باغ چو گل خندیدند
هوش مصنوعی: همه به خاطر شرم و حیا مانند شبنم روی گل، آب شدند. آن کسانی که سادهدل بودند و در این باغ به مانند گلها میخندیدند.
این نه دریاست، که از بهر گرانخوابی ما
مشت آبی است که بر روی زمین پاشیدند
هوش مصنوعی: این تصویر، تنها نشاندهندهی آرامش ظاهری و سطحی است که به خاطر خواب آلودگی و بیاهمیتی ما به وجود آمده است. در واقع، این تصویر چیزی عمیقتر و واقعیتر از یک مشت آب پراکندهشده بر روی زمین نیست.
گل بی خاری اگر بود درین خارستان
دامنی بود که از صحبت مردم چیدند
هوش مصنوعی: اگر در این دنیا پر از مشکلات و سختیها، گلی بدون خار وجود داشت، آن گل فقط به خاطر ارتباط با دیگران و جامعهای که در آن زندگی میکند، به دامن خود زیبایی و لطافت میگیرد.
تنگ شد دایره عیش بر او چون خاتم
هرکه را خانه به مقدار نگین بخشیدند
هوش مصنوعی: زندگی بر او تنگ و دشوار شده است، مانند خاتم که دورش محدود است. هرکس را به اندازهی نگینش، خانهای دادهاند.
چه عجب صائب اگر روز جزا رسته شوند
خود حسابان که درین نشأه قیامت دیدند
هوش مصنوعی: عجب است اگر در روز قیامت، کسانی که در این دنیا حسابگری کردند و به حساب مردم رسیدگی کردند، خودشان از محاکمه و حسابرسی رهایی یابند.