غزل شمارهٔ ۳۴۷۹
خویش را گر ز خور و خواب توانی گذراند
کشتی خود سبک از آب توانی گذراند
راه چون آبله در پرده دلها یابی
گر به یک ساغر خوناب توانی گذراند
باده جان تو آن روز شود روشن و صاف
کز سراپرده اسباب توانی گذراند
در شبستان عدم صبح امید تو شود
هر شبی را که به مهتاب توانی گذراند
آن زمان رشته زنار تو تسبیح شود
که به چندین دل بیتاب توانی گذراند
نخورد کشتیت از باد مخالف بر سنگ
دیگران را اگر از آب توانی گذراند
دل روشن به تو چون شمع ازان بخشیدند
که شبی زنده به محراب توانی گذراند
وقت خود تیره زهمصحبت ناجنس مکن
تا به آیینه و با آب توانی گذراند
خار پیراهن آرام بود موی سفید
این نه صبحی است که در خواب توانی گذراند
سالم از آتش سوزان چو سیاوش گذری
خویش را گر ز می ناب توانی گذراند
نفس خویش یکی ساز به دریای وجود
تا چو ماهی به ته آب توانی گذراند
حیف باشد که به عزلت گذرانی صائب
آنچه از عمر به احباب توانی گذراند
غزل شمارهٔ ۳۴۷۸: دلش از گریه من رنگ نمی گرداندغزل شمارهٔ ۳۴۸۰: نه زر و سیم و نه لعل و نه گهر خواهد ماند
اطلاعات
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
خویش را گر ز خور و خواب توانی گذراند
کشتی خود سبک از آب توانی گذراند
هوش مصنوعی: اگر بتوانی بر خواب و خوراک خود تسلط پیدا کنی و از آنها عبور کنی، میتوانی مانند یک کشتی سبک بر روی آب حرکت کنی و به راحتی از مشکلات عبور کنی.
راه چون آبله در پرده دلها یابی
گر به یک ساغر خوناب توانی گذراند
هوش مصنوعی: اگر بخواهی به عمق دلها نفوذ کنی، باید مانند راهی پر از زخم و درد با آنها برخورد کنی و تنها با یک نوشیدنی، میتوانی از آن عبور کنی.
باده جان تو آن روز شود روشن و صاف
کز سراپرده اسباب توانی گذراند
هوش مصنوعی: نوشیدنی جان تو در آن روز شفاف و روشن خواهد شد که از تمام موانع و گرفتاریها عبور کنی.
در شبستان عدم صبح امید تو شود
هر شبی را که به مهتاب توانی گذراند
هوش مصنوعی: در تاریکی و فقدان، امید تو در هر شبی که بتوانی با روشنایی ماه بگذرانی، وجود خواهد داشت.
آن زمان رشته زنار تو تسبیح شود
که به چندین دل بیتاب توانی گذراند
هوش مصنوعی: زمانی که بتوانی دلهای بیتاب و ناآرام را به آرامی تحمل کنی، آن وقت است که پیوند عاطفی تو بهمانند تسبیح در میآید.
نخورد کشتیت از باد مخالف بر سنگ
دیگران را اگر از آب توانی گذراند
هوش مصنوعی: اگر نتوانی از آب بگذری، نباید به دیگران آسیب برسانی. در واقع، هر کسی باید تلاش کند که در مواجهه با چالشها و موانع، به خود و دیگران لطمهای نرساند.
دل روشن به تو چون شمع ازان بخشیدند
که شبی زنده به محراب توانی گذراند
هوش مصنوعی: دل مانند شمعی روشن است که به خاطر تو نور میافکند. این روشنی به خاطر شبهایی است که در کنار تو در عبادت و راز و نیاز سپری شده است.
وقت خود تیره زهمصحبت ناجنس مکن
تا به آیینه و با آب توانی گذراند
هوش مصنوعی: زمان خود را با افراد نامناسب هدر نکن تا بتوانی خود را در آینه و با آب به درستی مشاهده کنی و به شناخت بهتری از خود برسی.
خار پیراهن آرام بود موی سفید
این نه صبحی است که در خواب توانی گذراند
هوش مصنوعی: خارهای پیراهن به آرامی نشان از گذر زمان دارند. موی سفید نماد پیری است و این صبحی نیست که بتوانی در خواب آن را تجربه کنی. به نظر میرسد این لحظهای است که باید بیدار شد و با واقعیت روبرو شد.
سالم از آتش سوزان چو سیاوش گذری
خویش را گر ز می ناب توانی گذراند
هوش مصنوعی: اگر بتوانی از می ناب عبور کنی، مانند سیاوش که از آتش سوزان سالم گذشت، خود را بدون آسیب از خطرات عبور بده.
نفس خویش یکی ساز به دریای وجود
تا چو ماهی به ته آب توانی گذراند
هوش مصنوعی: خودت را با عمق وجودت یکی کن تا همچون ماهی بتوانی در آب زندگی کنی و از آن لذت ببری.
حیف باشد که به عزلت گذرانی صائب
آنچه از عمر به احباب توانی گذراند
هوش مصنوعی: حق دارد که انسان عمر خود را در تنهایی بگذراند. بهتر است هر لحظه را در کنار دوستان و محبوبانش سپری کند.