غزل شمارهٔ ۳۴۷۸
دلش از گریه من رنگ نمی گرداند
کوه را سیل گرانسنگ نمی گرداند
بس که ویرانه ام از گرد علایق پاک است
سیل در خانه من رنگ نمی گرداند
غم عالم چه کند با دل خوش مشرب من؟
عکس بر آینه جا تنگ نمی گرداند
گرچه مضراب من از ناخن الماس بود
ساز من پرده آهنگ نمی گرداند
مگر از خط دل سخت تو ملایم گردد
ورنه سیلاب من این سنگ نمی گرداند
جگر خاک ز تیغ تو بدخشان گردید
دل سنگ تو همان رنگ نمی گرداند
روشنی آینه را می کند از جوهر پاک
حسن رو از خط شبرنگ نمی گرداند
دل سنگین ترا گریه ام از جا نبرد
زور سیلاب من این سنگ نمی گرداند
انقلاب و دل سودازده من، هیهات
چهره سوختگان رنگ نمی گرداند
نیست از ذره من بر دل گردون باری
مرکز این دایره را تنگ نمی گرداند
از حضر آنقدر آزار کشیدم صائب
که سفر خلق مرا تنگ نمی گرداند
غزل شمارهٔ ۳۴۷۷: شوق من قاصد بیدرد کجا می داند؟غزل شمارهٔ ۳۴۷۹: خویش را گر ز خور و خواب توانی گذراند
اطلاعات
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
دلش از گریه من رنگ نمی گرداند
کوه را سیل گرانسنگ نمی گرداند
هوش مصنوعی: دل او تحت تأثیر اشکهای من قرار نمیگیرد، مثل اینکه سیل نمیتواند کوه را تغییر دهد یا تحت تأثیر قرار دهد.
بس که ویرانه ام از گرد علایق پاک است
سیل در خانه من رنگ نمی گرداند
هوش مصنوعی: من به قدری از وابستگیها و علاقههایم خالیام که ویرانهام، و وقتی سیل به خانهام میآید، هیچ رنگی به آن نمیزند.
غم عالم چه کند با دل خوش مشرب من؟
عکس بر آینه جا تنگ نمی گرداند
هوش مصنوعی: غم و اندوه دنیا چه تأثیری بر روح شاد و خوشذاتی من دارد؟ مانند این است که تصویر در آینه جای کمتری را اشغال نمیکند.
گرچه مضراب من از ناخن الماس بود
ساز من پرده آهنگ نمی گرداند
هوش مصنوعی: با اینکه من با مضراب بسیار با ارزشی ساز میزنم، اما موسیقی من نتایجی ندارد و تاثیرگذار نیست.
مگر از خط دل سخت تو ملایم گردد
ورنه سیلاب من این سنگ نمی گرداند
هوش مصنوعی: آیا ممکن است که دل سخت تو نرم شود؟ وگرنه، اشکهای من نمیتوانند این سنگ را به حرکت درآورند.
جگر خاک ز تیغ تو بدخشان گردید
دل سنگ تو همان رنگ نمی گرداند
هوش مصنوعی: دل من از درد تیغ تو همچون خاکی شده است که در برابر ضربه های تند و برنده، به شدت آسیب دیده و تغییر شکل داده است. اما در عوض، دل سنگی تو تحت تأثیر این دردها و شکستگیها تغییر نکرده و بدون هیچ نشانهای از تلاطم مانده است.
روشنی آینه را می کند از جوهر پاک
حسن رو از خط شبرنگ نمی گرداند
هوش مصنوعی: روشنی آینه از جوهر خالص و زیبایی چهره ناشی میشود و همچنان که زیبایی واقعی تحت تأثیر خطوط و نقاشیهای غیرواقعی قرار نمیگیرد.
دل سنگین ترا گریه ام از جا نبرد
زور سیلاب من این سنگ نمی گرداند
هوش مصنوعی: دل من از شدت غم و اندوه اینقدر سنگین شده که دیگر توانایی تحمل را ندارد. اشکهای من به اندازهای فراوان است که میتواند هر چیزی را جابجا کند، اما این دل سنگین من را نمیتواند تغییر دهد.
انقلاب و دل سودازده من، هیهات
چهره سوختگان رنگ نمی گرداند
هوش مصنوعی: انقلاب و شور و حال درونی من، هرگز چهره سوختگان را تغییر نمیدهد.
نیست از ذره من بر دل گردون باری
مرکز این دایره را تنگ نمی گرداند
هوش مصنوعی: هیچ بار سنگینی از من به آسمان نمیرسد و این دایره زندگی را نمیتواند تنگتر کند.
از حضر آنقدر آزار کشیدم صائب
که سفر خلق مرا تنگ نمی گرداند
هوش مصنوعی: من آنقدر از مشکلات و سختیهای زندگی خسته شدهام که دیگر نمیتوانم از سفر و دوری از دیگران ترسید یا احساس ناراحتی کنم.