غزل شمارهٔ ۳۴۱۰
من که دارم که گلم بر سر بالین ریزد؟
قطره ای چند مگر دیده خونین ریزد
بهله هر گاه کند بر کمرش دست انداز
رشک در سینه من ناخن شاهین ریزد
به امیدی که به آن گوشه دستار رسد
گل زر خود همه در دامن گلچین ریزد
بوی پیراهن یوسف به عبیری نخرد
هر غباری که ازان طره مشکین ریزد
نارسا نیست سر زلف تو در گیرایی
از کمند تو محال است یک چین ریزد
کیست بر صفحه ایام بغیر از صائب؟
کز زبان قلمش معنی رنگین ریزد
اطلاعات
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
من که دارم که گلم بر سر بالین ریزد؟
قطره ای چند مگر دیده خونین ریزد
هوش مصنوعی: من که به خاطر خودم یا به یاد کسی اشک بریزم؟ آیا چند قطره از چشمانم خونین میریزد؟
بهله هر گاه کند بر کمرش دست انداز
رشک در سینه من ناخن شاهین ریزد
هوش مصنوعی: هر وقت که او دستش را بر کمرش بگذارد، حسادت در دل من مثل ناخنهای تیز شاهین کارساز میشود.
به امیدی که به آن گوشه دستار رسد
گل زر خود همه در دامن گلچین ریزد
هوش مصنوعی: با امید اینکه گل زرینش به آن گوشه دستار برسد، تمام زیباییهای خود را در دامن گلچین میریزد.
بوی پیراهن یوسف به عبیری نخرد
هر غباری که ازان طره مشکین ریزد
هوش مصنوعی: بوی پیراهن یوسف هرگز با هیچ عطر و بویی که از موهای مشکی او پراکنده میشود قابل قیاس نیست.
نارسا نیست سر زلف تو در گیرایی
از کمند تو محال است یک چین ریزد
هوش مصنوعی: سر زلف تو به قدری جذاب و گیرایی دارد که هیچ مشکلی نمیتواند آن را تحتالشعاع قرار دهد. محال است که یک چین و پیچ در زیبایی آن به وجود بیاید.
کیست بر صفحه ایام بغیر از صائب؟
کز زبان قلمش معنی رنگین ریزد
هوش مصنوعی: چه کسی در روزگار ما مانند صائب وجود دارد که از زبان قلمش معانی زیبا و رنگارنگ جاری شود؟