گنجور

غزل شمارهٔ ۳۴۰۹

زنگ غفلت ز دل من نگران می خیزد
از زمین سبزه خوابیده گران می خیزد
دیده ای آب ده از چهره گل چون شبنم
که دمادم نفس سرد خزان می خیزد
عیش در کوی مغان بر سر هم ریخته است
پیر ازین خاک طرب خیز جوان می خیزد
عاشق و شکوه معشوق، خدا نپسندد
سبزه از تربت من بسته زبان می خیزد
اثر آه من از سینه افلاک بپرس
گرد این تیر سبکرو ز نشان می خیزد
اثر ظلم محال است به ظالم نرسد
ناله پیش از هدف از پشت کمان می خیزد
با دل سوخته خوش باش که در محفل عشق
از سپندی که نسوزند فغان می خیزد
رایت قافله عشق سبکرفتاری است
که به همت ز سر هر دو جهان می خیزد
سینه چاکان ترا از دل بی صبر و قرار
چون جرس از در و دیوار فغان می خیزد
بی سپر در دهن تیغ درآید صائب
هر که را مهر خموشی ز دهان می خیزد

اطلاعات

وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

زنگ غفلت ز دل من نگران می خیزد
از زمین سبزه خوابیده گران می خیزد
هوش مصنوعی: زنگ غفلت از دل من بلند می‌شود و مانند گیاهی که از زمین و در خواب سنگین برخیزد، در من نیز بیداری و آگاهی ایجاد می‌کند.
دیده ای آب ده از چهره گل چون شبنم
که دمادم نفس سرد خزان می خیزد
هوش مصنوعی: چشم تو مانند قطره اشکی از چهره گل می‌نوشد، همچون شبنم که لحظه به لحظه در هوای سرد پاییز خود را نشان می‌دهد.
عیش در کوی مغان بر سر هم ریخته است
پیر ازین خاک طرب خیز جوان می خیزد
هوش مصنوعی: در محله مغان، شادی و خوشی به اوج رسیده است و از این خاک، جوانی شاداب و سرزنده به وجود می‌آید که نشاط و خوشی را به ارمغان می‌آورد.
عاشق و شکوه معشوق، خدا نپسندد
سبزه از تربت من بسته زبان می خیزد
هوش مصنوعی: عاشقان و زیبایی معشوق، خدا نمی‌پسندد که از زمینی که من در آن آرام خوابیده‌ام، سبزی و جوانه‌ای برخیزد.
اثر آه من از سینه افلاک بپرس
گرد این تیر سبکرو ز نشان می خیزد
هوش مصنوعی: تأثیر ناله و آه من را از آسمان بپرس. این تیر سبک که در مسیرش قرار دارد، از رد و نشان من برمی‌خیزد.
اثر ظلم محال است به ظالم نرسد
ناله پیش از هدف از پشت کمان می خیزد
هوش مصنوعی: عواقب ظلم همیشه به خود ظالم برمی‌گردد و ناله‌های مظلوم پیش از رسیدن به هدف، مانند تیر از کمان به پرواز درمی‌آید.
با دل سوخته خوش باش که در محفل عشق
از سپندی که نسوزند فغان می خیزد
هوش مصنوعی: با دل شکسته و سوخته شاد باش، چرا که در جمع عاشقان، از آتش وجود کسانی که نمی‌سوزند، صدای ناله و فریاد به گوش می‌رسد.
رایت قافله عشق سبکرفتاری است
که به همت ز سر هر دو جهان می خیزد
هوش مصنوعی: سوارکار کاروان عشق با شیوه‌ای سبک و آزاد به حرکت در می‌آید و این تلاش از عزم و اراده‌ای مشترک از تمام جهان به وجود می‌آید.
سینه چاکان ترا از دل بی صبر و قرار
چون جرس از در و دیوار فغان می خیزد
هوش مصنوعی: دل‌های بی‌تاب و شیدای عاشقان تو، مانند صداهای زنگی که از هر سو به گوش می‌رسد، به شدت ناله و فریاد می‌زنند.
بی سپر در دهن تیغ درآید صائب
هر که را مهر خموشی ز دهان می خیزد
هوش مصنوعی: هر کس که محبت و سکوت را بر زبان می‌آورد، بدون دفاع و محافظت، با مشکلاتی روبه‌رو خواهد شد.