غزل شمارهٔ ۳۴۰۸
گریه ابری است که از دامن دل می خیزد
آه گردی است که از رفتن دل می خیزد
دم جان بخش به هر تیره درونی ندهند
این نسیمی است که از گلشن دل می خیزد
زاهد خشک کجا، نغمه توحید کجا؟
این نوا از شجر ایمن دل می خیزد
در حریم دل اگر ماهرخی مهمان نیست
این چه نورست که از روزن دل می خیزد؟
هر حجابی که به علم نظر از پیش نخاست
به دو پیمانه می روشن دل می خیزد
عشق درمان گرانجانی ما خواهد کرد
آخر این کوه غم از دامن دل می خیزد
چشم بد دور ازان سلسله زلف دراز
که ز هر حلقه او شیون دل می خیزد
منع صائب نتوان کرد ز فریاد و فغان
کاین نوایی است که از رفتن دل می خیزد
اطلاعات
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
گریه ابری است که از دامن دل می خیزد
آه گردی است که از رفتن دل می خیزد
هوش مصنوعی: گریه همانند ابری است که از عمق دل انسان برمیخیزد و آه و ناله هم مانند گرد و غباری است که به خاطر دوری دل به وجود میآید.
دم جان بخش به هر تیره درونی ندهند
این نسیمی است که از گلشن دل می خیزد
هوش مصنوعی: هر کسی نمیتواند در دل تاریک و غمگین یک فرد جان تازهای بدمد؛ بلکه این نسیم زندگیبخش از دل خوش و شادابی میوزد که در آن سعادت و زیبایی وجود دارد.
زاهد خشک کجا، نغمه توحید کجا؟
این نوا از شجر ایمن دل می خیزد
هوش مصنوعی: زاهد خشک و بیروح، چطور میتواند به نغمه و آواز توحید دست یابد؟ این سرود از درختی که دلش ایمن و آرام است، برمیخیزد.
در حریم دل اگر ماهرخی مهمان نیست
این چه نورست که از روزن دل می خیزد؟
هوش مصنوعی: اگر در دل کسی چهره زیبا و دوستداشتنی نیست، این چه نوری است که از دل او میتابد؟
هر حجابی که به علم نظر از پیش نخاست
به دو پیمانه می روشن دل می خیزد
هوش مصنوعی: هر مانعی که باعث شود علم نتواند به درستی عمل کند، مانند دو پیمانه است که دل را روشن میکند و باعث بیداری و آگاهی میشود.
عشق درمان گرانجانی ما خواهد کرد
آخر این کوه غم از دامن دل می خیزد
هوش مصنوعی: عشق در نهایت ما را از درد و رنج نجات خواهد داد، چرا که این غم و اندوه بزرگ از دل ما برخاسته است.
چشم بد دور ازان سلسله زلف دراز
که ز هر حلقه او شیون دل می خیزد
هوش مصنوعی: این شعر به زیبایی و جذابیت موهای بلند کسی اشاره دارد که هر بار که حلقهای از آن را میبینی، احساسات و دلتنگیها دوباره زنده میشود. به نوعی، زیبایی او آنقدر تاثیرگذار است که باعث بیدار شدن احساسات عمیق در دل آدمی میشود.
منع صائب نتوان کرد ز فریاد و فغان
کاین نوایی است که از رفتن دل می خیزد
هوش مصنوعی: نمیتوان جلوی فریاد و ناله را گرفت، زیرا این صدا از دلِ داغدیده برمیخیزد.