غزل شمارهٔ ۳۴۱
ندارد بحر و کان سرمایه دست و دل ما را
گهر چون ابر می ریزد ز دامن سایل ما را
که می آید به سروقت دل ما جز پریشانی؟
که می پرسد به غیر از سیل راه منزل ما را؟
به تیغ بی نیازی خون آهوی حرم ریزد
سیه چشمی که در پی می دود مرغ دل ما را
ندارد مزرع ما حاصلی غیر از تهیدستی
توان در چشم موری کرد خرمن حاصل ما را
اگر بی طاقتی در دامن درمان نیاویزد
شکستن مومیایی می شود آخر دل ما را
مسیحا در علاج ما نفس بیهوده می سوزد
لب خاموش ساغر می گشاید مشکل ما را
چه لازم منت خشک از فلک برداشتن صائب؟
چه رنگینی دهد این جام خالی محفل ما را؟
غزل شمارهٔ ۳۴۰: نگردید آتشین رخساره ای فریادرس ما راغزل شمارهٔ ۳۴۲: خدایا درپذیر این نعره مستانه ما را
اطلاعات
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
ندارد بحر و کان سرمایه دست و دل ما را
گهر چون ابر می ریزد ز دامن سایل ما را
هوش مصنوعی: سرمایه و دارایی ما در زندگی، دست و دل ماست که همچون مروارید از آسمان بر زمین میریزد. این نعمتها و استعدادها همچون بارش باران بر ما نازل میشوند.
که می آید به سروقت دل ما جز پریشانی؟
که می پرسد به غیر از سیل راه منزل ما را؟
هوش مصنوعی: چه کسی به سراغ دل ما میآید جز آشفتگی و ناراحتی؟ چه کسی جز سیل میخواهد مسیر خانهمان را بپرسد؟
به تیغ بی نیازی خون آهوی حرم ریزد
سیه چشمی که در پی می دود مرغ دل ما را
هوش مصنوعی: کس که به خودکفایی و بی نیازی رسیده، با هر اشارهای میتواند دلهای عاشق را بیندازد. سیه چشمی که برای خوشگذرانی و دنبال کردن لذتها میرود، میتواند بر افکار و احساسات عاشقانه ما تأثیر بگذارد.
ندارد مزرع ما حاصلی غیر از تهیدستی
توان در چشم موری کرد خرمن حاصل ما را
هوش مصنوعی: مزرعه ما هیچ ثمری جز فقر و تهیدستی ندارد و حتی یک مورچه هم نمیتواند محصول ما را دیده و به آن افتخار کند.
اگر بی طاقتی در دامن درمان نیاویزد
شکستن مومیایی می شود آخر دل ما را
هوش مصنوعی: اگر به درمان و آرامش دست نزنیم و در برابر مشکلات صبر نداشته باشیم، در نهایت دل ما شکسته و آسیبپذیر خواهد شد.
مسیحا در علاج ما نفس بیهوده می سوزد
لب خاموش ساغر می گشاید مشکل ما را
هوش مصنوعی: مسیحا برای درمان ما بیهدف زحمت میکشد و در حالی که سکوت اختیار کرده است، جامش را باز میکند تا مشکلات ما را حل کند.
چه لازم منت خشک از فلک برداشتن صائب؟
چه رنگینی دهد این جام خالی محفل ما را؟
هوش مصنوعی: چه نیازی به بارش باران از آسمان است، صائب؟ این جام خالی چه زیبایی میتواند به جمع ما ببخشد؟
خوانش ها
غزل شمارهٔ ۳۴۱ به خوانش عندلیب
حاشیه ها
1394/09/19 22:12
سلیمانی مقدم
با سلام
مصرع اول بیت دوم به نظر باید اینطور باشد:
که می آید به سر وقت دل ما جز پریشانی؟

صائب