گنجور

غزل شمارهٔ ۳۴۰۳

چون خط از چهره آن ماه لقا برخیزد
زنگ از آیینه بینایی ما برخیزد
بر دل از رهگذر خط تو چون خط غبار
ننشسته است غباری که ز جا برخیزد
داغ غیرت به دل خضر و مسیحا سوزد
لاله ای کز سر خاک شهدا برخیزد
در بساطی که گهر گرد یتیمی دارد
چه غبار از دل غم دیده ما برخیزد؟
خضر از سبزه خوابیده گران خیزترست
پیش آن کس که ز شوق تو ز جا برخیزد
من و آن حسن جهانسوز که در محفل او
از سپندی که نسوزند صدا برخیزد
تا نظر واکند از پای فتد چون نرگس
هر که از خاک به امداد عصا برخیزد
راه خوابیده محال است که بیدار شود
اگر از شش جهت آواز درا برخیزد
اژدها را طمع گنج گوارا سازد
از سر راه محال است گدا برخیزد
خامشی تبت وارونه پرگویان است
نیست ممکن که ز یک دست صدا برخیزد
به شتابی گذرم صائب ازین وحشتگاه
که ز هر آبله ام بانگ درا برخیزد

اطلاعات

وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

چون خط از چهره آن ماه لقا برخیزد
زنگ از آیینه بینایی ما برخیزد
هوش مصنوعی: زمانی که زیبایی آن چهره همچون خطی ظاهر شود، نیکی و روشنی در دید و درک ما از میان می‌رود.
بر دل از رهگذر خط تو چون خط غبار
ننشسته است غباری که ز جا برخیزد
هوش مصنوعی: دل من همچون خطی که بر روی مسیرها باقی مانده، از رد پای تو خالی است. این خط، هیچ نشانه‌ای از غباری ندارد که هرگز از جایی برنخیزد.
داغ غیرت به دل خضر و مسیحا سوزد
لاله ای کز سر خاک شهدا برخیزد
هوش مصنوعی: دل خضر و مسیح در آتش غیرت می‌سوزد، زیرا لاله‌ای که از دل خاک شهیدان می‌روید، نمادی از درد و فداکاری است.
در بساطی که گهر گرد یتیمی دارد
چه غبار از دل غم دیده ما برخیزد؟
هوش مصنوعی: در دنیایی که با وجود غم و یتیمی پر شده، چه انتظاری می‌توان داشت که دل ما از غبار اندوه پاک شود؟
خضر از سبزه خوابیده گران خیزترست
پیش آن کس که ز شوق تو ز جا برخیزد
هوش مصنوعی: خضر از سبزه خوابیده، برمی‌خیزد و سریع‌تر حرکت می‌کند، در مقایسه با کسی که به خاطر عشق تو، از جای خود برخیزد.
من و آن حسن جهانسوز که در محفل او
از سپندی که نسوزند صدا برخیزد
هوش مصنوعی: من و آن زیبای دلربا که در جمع او، گویی صدای آتش از موجودی ناتوان بلند می‌شود و چیزی نمی‌سوزد.
تا نظر واکند از پای فتد چون نرگس
هر که از خاک به امداد عصا برخیزد
هوش مصنوعی: هر کس که بخواهد از زمین برخیزد و به کمک دیگران بیفتد، مانند نرگس دوباره سر برمی‌آورد و جوانه می‌زند. وقتی که نگاهش را به جلو بیندازد، از زمین برمی‌خیزد.
راه خوابیده محال است که بیدار شود
اگر از شش جهت آواز درا برخیزد
هوش مصنوعی: علامت بیداری و هوشیاری نمی‌تواند به سادگی اتفاق بیفتد. حتی اگر صداها و نواهای زیادی شنیده شود، کسی که در خواب غفلت است، بیدار نخواهد شد.
اژدها را طمع گنج گوارا سازد
از سر راه محال است گدا برخیزد
هوش مصنوعی: اژدها به خاطر طمع داشتن به گنج باارزش، از مسیر خود دور نمی‌شود و اینکه گدا (فقیر) بخواهد از جایی که ممکن نیست و بی‌فایده است، برخیزد و منتظر ثروت باشد، عملی بیهوده است.
خامشی تبت وارونه پرگویان است
نیست ممکن که ز یک دست صدا برخیزد
هوش مصنوعی: این بیت به این اشاره دارد که سکوت و خاموشی در مقابل افرادی که بسیار صحبت می‌کنند، می‌تواند صدای قوی‌تری ایجاد کند. به این معنا که نمی‌تواند از یک منبع تنها صدایی تولید شود. در واقع، روابط و تعاملات مختلف باعث تولید صدا و گفت‌وگو می‌شود و خاموشی نیز خواسته یا ناخواسته بر گفتار تأثیر می‌گذارد.
به شتابی گذرم صائب ازین وحشتگاه
که ز هر آبله ام بانگ درا برخیزد
هوش مصنوعی: با سرعت از این مکان پرخطر می‌گذرم، چرا که هر نقطه از وجودم فریاد می‌زند و مرا به شدت می‌آزارد.