غزل شمارهٔ ۳۳۹۵
چه میان است که دایم چو دل من لرزد
اینقدر مور مگر بر سر خرمن لرزد؟
عجبی نیست ز تأثیر نظربازیها
که دل چشمه خورشید به روزن لرزد
سخن از موی میان و سر زلفش مکنید
مپسندید کز این بیش دل من لرزد
دانه ام خال لب کشت شد از سوختگی
در زمینی که دل برق به خرمن لرزد
تنگ چشمی اگر (از) خاک چنین گیرد اوج
دل عیسی به سر سوزن آهن لرزد
لرزش مردم عالم به سر دین و دل است
دل صائب به سر طره پرفن لرزد
اطلاعات
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
چه میان است که دایم چو دل من لرزد
اینقدر مور مگر بر سر خرمن لرزد؟
هوش مصنوعی: چرا دل من همیشه میلرزد؟ آیا مورچهای هم میتواند اینقدر در بالای تنوع خرمنها احساس ترس و لرز کند؟
عجبی نیست ز تأثیر نظربازیها
که دل چشمه خورشید به روزن لرزد
هوش مصنوعی: تعجبی ندارد که بازی با نگاهها و احساسات تأثیر زیادی دارد؛ به طوری که دل، که مانند چشمهی نور است، به خاطر این بازیها تحت تأثیر قرار میگیرد و ممکن است بلرزد.
سخن از موی میان و سر زلفش مکنید
مپسندید کز این بیش دل من لرزد
هوش مصنوعی: در مورد موهای او و زیبایی زلفش صحبت نکنید، زیرا من از این بیشتر نتوانم تحمل کنم و دلم قوامش را از دست میدهد.
دانه ام خال لب کشت شد از سوختگی
در زمینی که دل برق به خرمن لرزد
هوش مصنوعی: من مثل دانهای هستم که در زمین سوختهای کشت شدهام؛ جایی که عشق و احساسات به شدت در آن تنش وجود دارد و با هر حرکت دل من به لرزش درمیآید.
تنگ چشمی اگر (از) خاک چنین گیرد اوج
دل عیسی به سر سوزن آهن لرزد
هوش مصنوعی: اگر کسی با کمنگری و تنگچشمی به خاک و زمین نگاه کند، آنقدر حیرتزده میشود که دل عیسی مسیح هم در جایی کوچک مثل سوزن آهن به شدت دچار تزلزل خواهد شد.
لرزش مردم عالم به سر دین و دل است
دل صائب به سر طره پرفن لرزد
هوش مصنوعی: لرزش و دغدغههای مردم در جهان به خاطر دین و احساسات قلبیشان است، در حالی که دل شاعر به خاطر زیبایی و جذابیتهای خاصی که مشاهده میکند، به تپش میآید.