غزل شمارهٔ ۳۳۷۹
تا دلی از کف ارباب وفا می گیرد
بارها فال ز دیوان حیا می گیرد
گره ناز به ابروی تبسم بستن
غنچه تعلیم ازان بند قبا می گیرد
آن که چندین قفس از نغمه سرایان دارد
کار بر بلبل ما تنگ چرا می گیرد؟
ناوکی کز دل الماس ترازو گردد
زان کمانخانه ابروی هوا می گیرد
جز قلم کز سر خود قطع تعلق کرده است
که به تقریب سخن دست ترا می گیرد؟
صائب از فیض هواداری اشک سحری
لاله باغ سخن رنگ ز ما می گیرد
اطلاعات
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
تا دلی از کف ارباب وفا می گیرد
بارها فال ز دیوان حیا می گیرد
هوش مصنوعی: هر بار که دل وفاداری به دست میآورد، از دیوان حیا فال میزند.
گره ناز به ابروی تبسم بستن
غنچه تعلیم ازان بند قبا می گیرد
هوش مصنوعی: نرمی و زیبایی ابروهای تو، مانند ناز و عشوهای است که گلها از آن درس میآموزند و زیبایی خود را از آن الهام میگیرند.
آن که چندین قفس از نغمه سرایان دارد
کار بر بلبل ما تنگ چرا می گیرد؟
هوش مصنوعی: کسی که خودش ملودیهای زیادی دارد، چرا باید بر بلبل ما فشار بیاورد و او را تحت درمان بگذارد؟
ناوکی کز دل الماس ترازو گردد
زان کمانخانه ابروی هوا می گیرد
هوش مصنوعی: ناوکی که از دل الماس به دست میآید، مانند کمان ابرو در هوای دلانگیز گرفته میشود.
جز قلم کز سر خود قطع تعلق کرده است
که به تقریب سخن دست ترا می گیرد؟
هوش مصنوعی: فقط قلمی که از وابستگیهای خود رها شده، میتواند بهطور نزدیک با گفتار تو ارتباط برقرار کند.
صائب از فیض هواداری اشک سحری
لاله باغ سخن رنگ ز ما می گیرد
هوش مصنوعی: صائب در اینجا به زیبایی و روح بخشی اشکهای صبحگاهی که بر گلهای لاله مینشیند اشاره میکند. او میگوید که این اشکها تأثیری در رنگ و زیبایی کلام ما دارند و به نوعی نشاندهنده پشتیبانی و هواداری از احساسات و زیباییها هستند.