غزل شمارهٔ ۳۳۶۰
برق را در نظر آور به خس و خار چه کرد
تا بدانی که به من شعله دیدار چه کرد
گر بگویم، رود از دست صدف گیرایی
که به آب گهرم سردی بازار چه کرد
میوه چون پخته شود شاخ بر او زندان است
سر منصور به آرامگه دار چه کرد؟
هدف سوزن الماس شود پرده گوش
گر بگویم به من آن غمزه خونخوار چه کرد
مشتی از خار فراهم کن و در آتش ریز
چند پرسی به تو گردون ستمکار چه کرد؟
از ترشرویی گردون گله بی انصافی است
خنده برق شنیدی به خس و خار چه کرد
سر به دامان بهارست رگ خواب ترا
تو چه دانی که به من دیده بیدار چه کرد؟
غافل از خویش نه ای نیم نفس، چون دانی
که تمنای تو با صائب افگار چه کرد؟
غزل شمارهٔ ۳۳۵۹: تا حیا قطع نظر زان گل رخسار نکردغزل شمارهٔ ۳۳۶۱: سیل را در نظر آور که به ویرانه چه کرد
اطلاعات
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
برق را در نظر آور به خس و خار چه کرد
تا بدانی که به من شعله دیدار چه کرد
هوش مصنوعی: به برق نگاه کن و ببین که چگونه خس و خارد را سوزانده است، تا متوجه شوی دیدار من چه تأثیری بر قلبم گذاشته و چه آتشینی به وجود آورده است.
گر بگویم، رود از دست صدف گیرایی
که به آب گهرم سردی بازار چه کرد
هوش مصنوعی: اگر بگویم، چگونه صدفی که جواهر را در دست دارد، به خاطر سردی بازار آب، به دست من طعمهای نرسانده است؟
میوه چون پخته شود شاخ بر او زندان است
سر منصور به آرامگه دار چه کرد؟
هوش مصنوعی: میوه وقتی که رسیده و آماده برداشت میشود، بر شاخههای درخت زندانی است. در این وضعیت، سر منصور در آرامش و سکون قرار گرفته، چه بر سر او آمده است؟
هدف سوزن الماس شود پرده گوش
گر بگویم به من آن غمزه خونخوار چه کرد
هوش مصنوعی: اگر بخواهم بگویم که آن معشوقه زیبا با نگاهش چه بلایی بر سر من آورده، شاید مانند سوزن الماس در پرده گوش من بشنود و به شدت دردناک باشد.
مشتی از خار فراهم کن و در آتش ریز
چند پرسی به تو گردون ستمکار چه کرد؟
هوش مصنوعی: برگهایی از خار جمع کن و در آتش بریز. بپرس از خود که چطور گردون ستمگر با تو رفتار کرده است؟
از ترشرویی گردون گله بی انصافی است
خنده برق شنیدی به خس و خار چه کرد
هوش مصنوعی: از جذبه و زیبایی آسمان گلایهای نیست، چرا که خندهای که تو درخشیدنش را مشاهده کردی، بر سر خارها و بینام و نشانها چه کرد.
سر به دامان بهارست رگ خواب ترا
تو چه دانی که به من دیده بیدار چه کرد؟
هوش مصنوعی: بهاری که به آرامی بر سر من سایه افکنده، چطور میتوانی درک کنی که چشمان بیدار من چه تاثیری بر تو گذاشته است؟
غافل از خویش نه ای نیم نفس، چون دانی
که تمنای تو با صائب افگار چه کرد؟
هوش مصنوعی: تو از خودت غافل نیستی و به خوبی میدانی که آرزوی تو چه تأثیری بر صائب افگار گذاشته است.