گنجور

غزل شمارهٔ ۳۳۴۸

نوبهارست سرانجام زری باید کرد
به خرابات ز مسجد گذری باید کرد
زر به زر هر که دهد نیست پشیمان شدنش
نقد جان صرف ره سیمبری باید کرد
پیش ازان کاین دل صد پاره پریشان گردد
فکر شیرازه موی کمری باید کرد
خس و خاشاک به دریا نرسد بی سیلاب
سر فدای قدم راهبری باید کرد
تا چو یاقوت مگر سنگ تو گوهر گردد
سالها خدمت روشن گهری باید کرد
نیست انصاف ازین مرحله غافل رفتن
خفتگان را به سرپا خبری باید کرد
پیش ازان کاین قفس تنگ بهم درشکند
فکر بالی و سرانجام پری باید کرد
چون نی از ناله دلی را نکنی گر بیدار
نقل این تلخ دهانان شکری باید کرد
گر به خاکستر شب آینه روشن نکنی
صیقل از قامت خم هر سحری باید کرد
لاابالی است حقیقت همه جا می باشد
به خرابات مغان هم گذری باید کرد
چون به بی حاصلی آزاد توان شد چون سرو
چه ضرورست تلاش ثمری باید کرد؟
تا به کی خرج تماشای جهان خواهی شد؟
در سرانجام خود آخر نظری باید کرد
جای رحم است به آشفته دماغی کاورا
زندگانی به مراد دگری باید کرد
از سفر کردن ظاهر نشود کار تمام
صائب از خویش چو مردان سفری باید کرد

اطلاعات

وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

نوبهارست سرانجام زری باید کرد
به خرابات ز مسجد گذری باید کرد
هوش مصنوعی: بهار فرامی‌رسد و زمان آن است که از زری (درخشش و زیبایی) لذت ببریم. برای این کار باید از مکان‌های مقدس مانند مسجد عبور کرد و به جاهای دیگر که زندگی و نشاط بیشتری دارد، رفت.
زر به زر هر که دهد نیست پشیمان شدنش
نقد جان صرف ره سیمبری باید کرد
هوش مصنوعی: هر کس که طلا به طلا بدهد، نباید در انتخاب خود پشیمان شود. برای رسیدن به اهداف بزرگ، باید جان و انرژی خود را صرف کرد.
پیش ازان کاین دل صد پاره پریشان گردد
فکر شیرازه موی کمری باید کرد
هوش مصنوعی: قبل از اینکه دل به شدت آشفته شود و به تکه‌های متعدد تقسیم گردد، باید در مورد نجابت و زیبایی، برنامه‌ریزی و فکر کرد.
خس و خاشاک به دریا نرسد بی سیلاب
سر فدای قدم راهبری باید کرد
هوش مصنوعی: اگر بخواهیم به موفقیت برسیم و کارهای بزرگ انجام دهیم، باید پای راهنمایی و رهبری از خود فداکاری نشان دهیم. تنها در شرایط خاص و مساعد است که چیزهای کوچک و بی‌اهمیت به چیزهای بزرگتر می‌رسند.
تا چو یاقوت مگر سنگ تو گوهر گردد
سالها خدمت روشن گهری باید کرد
هوش مصنوعی: برای اینکه چیزی بی‌ارزش مانند سنگ به ارزش و زیبایی یاقوت تبدیل شود، سال‌ها باید خدمت و تلاش کرد تا آن درخشش و ارزش پیدا کند.
نیست انصاف ازین مرحله غافل رفتن
خفتگان را به سرپا خبری باید کرد
هوش مصنوعی: از انصاف دور است که در این مرحله کسی به خواب غفلت برود، و برای کسانی که خوابیده‌اند، باید خبری از وضعیت آنها بدهیم.
پیش ازان کاین قفس تنگ بهم درشکند
فکر بالی و سرانجام پری باید کرد
هوش مصنوعی: قبل از اینکه این قفس تنگ بترکد و بسته شود، باید به فکر آزادی و پرواز بود و در نهایت، به سوی هدف و مقصدی رفیع پرواز کرد.
چون نی از ناله دلی را نکنی گر بیدار
نقل این تلخ دهانان شکری باید کرد
هوش مصنوعی: اگر از دل خود برای کسی ناله و شکایت نکنی، پس وقتی بیدار می‌شوی و درباره این سخنان تلخ صحبت می‌کنی، باید قدردان باشی و شکرگزاری کنی.
گر به خاکستر شب آینه روشن نکنی
صیقل از قامت خم هر سحری باید کرد
هوش مصنوعی: اگر در دل تاریکی شب، آینه را روشن نکنید، باید به خاطر قامت خم هر سحر تلاش کنید تا آن را صیقل دهید.
لاابالی است حقیقت همه جا می باشد
به خرابات مغان هم گذری باید کرد
هوش مصنوعی: حقیقت در همه جا وجود دارد و حتی در مکان‌های نا مناسب نیز باید به آن سر زد و نگاهی داشت.
چون به بی حاصلی آزاد توان شد چون سرو
چه ضرورست تلاش ثمری باید کرد؟
هوش مصنوعی: وقتی انسان بدون نتیجه و فایده‌ای آزاد می‌شود، مانند درخت سرو که خود به تنهایی می‌ایستد و نیازی به تلاش بی‌ثمر ندارد، بنابراین باید تلاشی معنادار و ثمربخش انجام داد.
تا به کی خرج تماشای جهان خواهی شد؟
در سرانجام خود آخر نظری باید کرد
هوش مصنوعی: تا کی می‌خواهی فقط به تماشای دنیا بپردازی؟ در نهایت، باید نگاهی به پایان کار خود بیندازی.
جای رحم است به آشفته دماغی کاورا
زندگانی به مراد دگری باید کرد
هوش مصنوعی: زندگی همین‌طور که هست، گاهی آشفته و پر از دغدغه‌هاست، اما باید بدانیم که برای رسیدن به اهداف و آرزوهای دیگر، باید تلاش کنیم و تغییراتی در خودمان ایجاد کنیم.
از سفر کردن ظاهر نشود کار تمام
صائب از خویش چو مردان سفری باید کرد
هوش مصنوعی: سفر کردن به تنهایی نشان دهنده‌ی اتمام کار نیست. برای رسیدن به هدف‌های بزرگ، باید به گونه‌ای جدی و با اراده مانند مردان سفر کرد و تلاش کرد.