گنجور

غزل شمارهٔ ۳۳۳۹

روز و شب بر من مهجور به تلخی گذرد
عید و نوروز به رنجور به تلخی گذرد
ندهد کنج قناعت به دو عالم قانع
از سر تنگ شکر مور به تلخی گذرد
تلخی و شوری و شیرینی آب از خاک است
عمر در عالم پرشور به تلخی گذرد
زندگی را نبود چاشنی بی مستی
عمر در باغ به انگور به تلخی گذرد
مال خود را نکند هر که به شیرینی صرف
از سر شهد چو زنبور به تلخی گذرد
روزگار خط شبرنگ به شیرین دهنان
چون شب جمعه به مخمور به تلخی گذرد
راحت و رنج به اندازه هم می باید
شب کوتاه به مزدور به تلخی گذرد
تا به کی در تن خاکی، که شود زیر و زبر
روز ما همچو شب گور به تلخی گذرد؟
تلخی مرگ شود شهد به کامش صائب
هر که زین عالم پرشور به تلخی گذرد

اطلاعات

وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

روز و شب بر من مهجور به تلخی گذرد
عید و نوروز به رنجور به تلخی گذرد
هوش مصنوعی: روزها و شب‌ها برای من با احساس تنهایی و بی‌کسی سپری می‌شود. حتی در روزهای عید و نوروز که معمولاً زمان شادی هستند، احساس رنج و غم من را ترک نمی‌کند و همچنان تلخی را حس می‌کنم.
ندهد کنج قناعت به دو عالم قانع
از سر تنگ شکر مور به تلخی گذرد
هوش مصنوعی: قناعت و رضایت در زندگی به انسان آرامش می‌دهد و او را از خواسته‌های بی‌پایان رها می‌سازد. حتی اگر شرایط دشوار باشد، مانند شیرینی یک مورچه که با تلخی روبه‌رو می‌شود، می‌توان با تنگ‌دستی هم زندگی کرد و از آن لذت برد.
تلخی و شوری و شیرینی آب از خاک است
عمر در عالم پرشور به تلخی گذرد
هوش مصنوعی: آب با طعم‌های مختلفش، نتیجه خاکی است که در آن قرار دارد. زندگی در دنیای پر از هیجان و احساسات مختلف، به گونه‌ای سپری می‌شود که گاهی تلخ و گاهی شیرین است.
زندگی را نبود چاشنی بی مستی
عمر در باغ به انگور به تلخی گذرد
هوش مصنوعی: زندگی بدون شادی و خوشی مثل انگور تلخ در باغ می‌گذرد و عمر را بی‌مستی نمی‌توان به درستی تجربه کرد.
مال خود را نکند هر که به شیرینی صرف
از سر شهد چو زنبور به تلخی گذرد
هوش مصنوعی: هر کس سرمایه‌اش را با خوشحالی و فراخی خرج نکند، مثل زنبور که به تلخی عسل نمی‌رسد، به زندگی تلخی دچار خواهد شد.
روزگار خط شبرنگ به شیرین دهنان
چون شب جمعه به مخمور به تلخی گذرد
هوش مصنوعی: زندگی برای افرادی که زبان شیرینی دارند، مانند شب جمعه برای معتادان، با تلخی و سختی سپری می‌شود.
راحت و رنج به اندازه هم می باید
شب کوتاه به مزدور به تلخی گذرد
هوش مصنوعی: زندگی ترکیبی از آرامش و زحمت است که هر یک به اندازه خود اهمیت دارد. شب کوتاه باید با چالش‌ها و سختی‌ها سپری شود تا ارزش و پاداش آن به دست آید.
تا به کی در تن خاکی، که شود زیر و زبر
روز ما همچو شب گور به تلخی گذرد؟
هوش مصنوعی: تا چه زمانی باید در این بدن خاکی زندگی کرد، در حالی که روزهای ما مثل شب قبر تلخ و ناگوار می‌گذرد؟
تلخی مرگ شود شهد به کامش صائب
هر که زین عالم پرشور به تلخی گذرد
هوش مصنوعی: هر که در این دنیا با سختی‌ها و تلخی‌ها روبه‌رو شود، مرگ برایش نظیر عسل شیرین خواهد بود.