غزل شمارهٔ ۳۳۲۸
سرو را شیوه رفتار تو از جا ببرد
کبک را با همه شوخی روش از پا ببرد
خانه چشم تو پرداخت مرا از دل و دین
رخت را خانه ندیدیم به یغما ببرد
راه باریک فنا راه گرانباران نیست
سوزنی را نتوانست که عیسی ببرد
شکوه عفو ز گرد گنه ما بیجاست
سیل جز خار چه دارد که به دریا ببرد؟
حیف و صد حیف که در مجمع خوبان صائب
نیست امروز حریفی که دل از ما ببرد
اطلاعات
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
سرو را شیوه رفتار تو از جا ببرد
کبک را با همه شوخی روش از پا ببرد
هوش مصنوعی: در اینجا گفته میشود که زیبایی و استقامتی که تو داری، باعث میشود تا درختان زیبا مانند سرو از جاشان کنده شوند و پرندههایی مانند کبک با تمام ظرافت و شوخیهایشان نیز تحت تأثیر قرار گرفته و از پای درآیند.
خانه چشم تو پرداخت مرا از دل و دین
رخت را خانه ندیدیم به یغما ببرد
هوش مصنوعی: چشمان تو به قدری جذاب و دلفریبند که من را از عشق و ایمان بیاختیار کردهاند، اما هنوز نتوانستهام خانهای بسازم و رخت و زندگیام را به آنجا ببرم، در واقع خوشبختی را از من گرفتهای.
راه باریک فنا راه گرانباران نیست
سوزنی را نتوانست که عیسی ببرد
هوش مصنوعی: در اینجا به مفهوم دشواری و سنگینی مسیر فنا (از بین رفتن) اشاره شده است. میگوید که این راه برای کسانی که بارشان سنگین است، مناسب نیست و حتی از عیسی (که نماد نیکی و پاکی است) هم نمیتواند چیزی را ببرد. به این معناست که برای رسیدن به این مرحله، نیاز به خلوص و سبکی وجود دارد.
شکوه عفو ز گرد گنه ما بیجاست
سیل جز خار چه دارد که به دریا ببرد؟
هوش مصنوعی: چنین به نظر میرسد که عظمت بخشش ما به خاطر گناهانمان بیمورد است؛ زیرا همانطور که سیل جز خار و خس نمیبرد، ما نیز چیزی را که شایستهی ببخشدن باشد، نداریم.
حیف و صد حیف که در مجمع خوبان صائب
نیست امروز حریفی که دل از ما ببرد
هوش مصنوعی: چه ناراحتکننده که امروز در جمع انسانهای خوب و نیکوکار، هیچکس نیست که دل مرا به دست آورد.