غزل شمارهٔ ۳۳۲۲
ذرهام چشم به خورشید لقایی دارد
استخوانم سر پیوند همایی دارد
منزل ماست که چون ریگ روان ناپیداست
ور نه هر قافلهای راه به جایی دارد
درد درمان طلبیهاست که بیدرمان است
ور نه هر درد که دیدیم دوایی دارد
بحر اگر بر صدف گوهر خود می نازد
دامن بادیه هم آبله پایی دارد
کشش دل به خرابات مرا راهنماست
خانهٔ کعبه اگر قبله نمایی دارد
تهمت دامن آلوده و مجنون، هیهات
این سخن را به کسی گو که قبایی دارد
در صف اهل ریا از همه کس در پیش است
چون علم هر که عصایی و ردایی دارد
مژه بر هم نزد آینه ز اندیشهٔ چشم
خواب راحت نکند هر که صفایی دارد
بوالهوس شو که ز دستش به زمین نگذارند
هر که چون جام لب بوسه ربایی دارد
طرف فاخته را سرو به بلبل ندهد
هر نوا گوشی و هر گوش نوایی دارد
این که از لغزش مستانه نمیاندیشد
میتوان یافت که دل تکیه به جایی دارد
صائب این آن غزل حافظ شیرین سخن است
مطرب عشق عجب ساز و نوایی دارد
اطلاعات
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
ذرهام چشم به خورشید لقایی دارد
استخوانم سر پیوند همایی دارد
هوش مصنوعی: من هرچند کوچک و ناچیز هستم، اما دل در گروی وصال خورشید دارم و وجودم به پیوندی اساسی و عمیق با جاودانهها مرتبط است.
منزل ماست که چون ریگ روان ناپیداست
ور نه هر قافلهای راه به جایی دارد
هوش مصنوعی: خانه ما مانند ریگ روان و ناپیداست و اگر نه، هر کاروانی راهی به سوی مقصدی دارد.
درد درمان طلبیهاست که بیدرمان است
ور نه هر درد که دیدیم دوایی دارد
هوش مصنوعی: دردی که انسان برای درمان آن تلاش میکند، خود به نوعی بیدرمان است؛ چرا که هر دردی که تجربه کردهایم، در واقع دارویی دارد یا راه حلی برایش وجود دارد.
بحر اگر بر صدف گوهر خود می نازد
دامن بادیه هم آبله پایی دارد
هوش مصنوعی: اگر دریا به گوهرهایی که در صدف دارد، افتخار میکند، باید بدانیم که دشت و بیابان هم نشانههای زیبایی و ارزشهای خاص خود را دارند.
کشش دل به خرابات مرا راهنماست
خانهٔ کعبه اگر قبله نمایی دارد
هوش مصنوعی: دل من به سمت خرابات (محل فسق و گناه) کشیده میشود و این احساس من را راهنمایی میکند. حتی اگر خانه کعبه مکان قبله و عبادت باشد، برای من این کشش و احساس درونی اهمیت بیشتری دارد.
تهمت دامن آلوده و مجنون، هیهات
این سخن را به کسی گو که قبایی دارد
هوش مصنوعی: این جمله به این معناست که اتهام و نسبت دادن نادرست به افراد، به ویژه اگر کسی مقام و شخصیت اجتماعی داشته باشد، بسیار ناپسند و غیرقابل قبول است. این سخن نمیتواند به افرادی که شایستگی و مقام دارند، نسبت داده شود.
در صف اهل ریا از همه کس در پیش است
چون علم هر که عصایی و ردایی دارد
هوش مصنوعی: اهل ریا در صفها، از دیگران جلوتر است؛ زیرا هر کسی که دارایی و ظاهر زیبا دارد، معمولاً بیشتر توجهها را جلب میکند.
مژه بر هم نزد آینه ز اندیشهٔ چشم
خواب راحت نکند هر که صفایی دارد
هوش مصنوعی: کسی که قلبی پاک و نیکو دارد، هرگز نمیتواند راحت بخوابد و آرامش را تجربه کند، چرا که افکار و اندیشههایش او را از استراحت باز میدارد.
بوالهوس شو که ز دستش به زمین نگذارند
هر که چون جام لب بوسه ربایی دارد
هوش مصنوعی: بر این باور باش که کسانی که از لذتها و خوشیهای زندگی بهرهمند میشوند، بهندرت اجازه میدهند که دیگران از دستشان بیفتند. هر کسی که مانند جامی، از بوسه و محبت بهرهمند میشود، باید از زندگی لذت ببرد.
طرف فاخته را سرو به بلبل ندهد
هر نوا گوشی و هر گوش نوایی دارد
هوش مصنوعی: در یک محفل، هر کسی صدای خاص خود را دارد و نمیتواند خود را با دیگری مقایسه کند. هر فردی باید به صدای خود افتخار کند و بداند که گوشها و دلهای مختلفی وجود دارد که به هر صدایی واکنش متفاوتی نشان میدهند.
این که از لغزش مستانه نمیاندیشد
میتوان یافت که دل تکیه به جایی دارد
هوش مصنوعی: دوستی که در حالت مستی و غفلت قرار دارد، از اشتباهاتش آگاه نیست. اما میتوان دریافت که او دلش به چیزی یا کسی وابسته است و به آن اتکا کرده است.
صائب این آن غزل حافظ شیرین سخن است
مطرب عشق عجب ساز و نوایی دارد
هوش مصنوعی: صائب میگوید که این شعری که بیان میشود، همانند غزلی از حافظ است که در آن عشق به زیبایی و هنرمندی توصیف شده و این عشق موسیقی خاص و جذابی دارد.