غزل شمارهٔ ۳۳۱۵
لب لعل تو اگر جام شرابی دارد
دل ما نیز نمک خورده کبابی دارد
ای بسا خون که کند در دل صاحب نظران
چهره ای کز عرق شرم نقابی دارد
روی خوب از نگه گرم نماند سالم
رزق آتش شود آن گل که گلابی دارد
قرب سیمین بدنان آتش بی زنهارست
شبنم از صحبت گل چشم پرآبی دارد
از نمکدان تو هرچند اثر پیدا نیست
خوش نمک گردد ازو هر که کبابی دارد
وعده گاهش چمن سینه مجروح من است
هر که از خون جگر جام شرابی دارد
می کشد چون جگر صبح، نفس را به حساب
هر که در مد نظر روز حسابی دارد
خضر را می برد از راه به افسون بیرون
وادی خشک جهان طرفه سرابی دارد
کرد مشتاق عدم سختی دوران جان را
سیل در دامن کهسار شتابی دارد
نعمت روی زمین قسمت بی شرمان است
جگر خویش خورد هر که حجابی دارد
نامه ماست که جنگ است جوابش صائب
ور نه هر نامه که دیدیم جوابی دارد
غزل شمارهٔ ۳۳۱۴: از بتان شسته عذاری که حجابی داردغزل شمارهٔ ۳۳۱۶: هر که چون زانوی خود آینه داری دارد
اطلاعات
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
لب لعل تو اگر جام شرابی دارد
دل ما نیز نمک خورده کبابی دارد
هوش مصنوعی: لبهای لعل تو اگر نوشابهای دارد، دل ما هم به خاطر عشق تو طعمی خاص و دلچسب دارد.
ای بسا خون که کند در دل صاحب نظران
چهره ای کز عرق شرم نقابی دارد
هوش مصنوعی: بسیاری از اوقات، خون دل و اندوه عمیق صاحبنظران باعث میشود که چهرهای که از عرق شرم در برابر واقعیتها پوشیده شده، نمایان شود.
روی خوب از نگه گرم نماند سالم
رزق آتش شود آن گل که گلابی دارد
هوش مصنوعی: چهرهی زیبا تحت تأثیر نگاه محبتآمیز باقی نمیماند؛ مانند گلی که عطر و جمال دارد اما در برابر آتش آسیب میبیند.
قرب سیمین بدنان آتش بی زنهارست
شبنم از صحبت گل چشم پرآبی دارد
هوش مصنوعی: دوست سیمینتن و زیبا همچون آتش است که هیچگونه حفاظتی ندارد و شبنم از همنشینی با گل، چشمانی پر از اشک و زیبایی دارد.
از نمکدان تو هرچند اثر پیدا نیست
خوش نمک گردد ازو هر که کبابی دارد
هوش مصنوعی: هرچند که نشانهای از نمکدان تو پیدا نیست، ولی کسی که کبابی دارد، از آن خوشمزهتر خواهد شد.
وعده گاهش چمن سینه مجروح من است
هر که از خون جگر جام شرابی دارد
هوش مصنوعی: زمانی که به یاد محبوب میافتم، دل زخمی من مانند باغی سرشار از محبت و شوق میشود. هر کسی که از دردهای درونش قطرهای از خون دل را به یاد محبوبش در درون دارد، میتواند جرعهای از خوشی و لذت را بچشد.
می کشد چون جگر صبح، نفس را به حساب
هر که در مد نظر روز حسابی دارد
هوش مصنوعی: هنگامی که صبح میرسد، نفس میکشد و این نفس به حساب کسانی است که در نظر دارند بر روز حسابی نظارت داشته باشند.
خضر را می برد از راه به افسون بیرون
وادی خشک جهان طرفه سرابی دارد
هوش مصنوعی: خضر را به طرز جالبی از مسیرش دور میکند و او را به دنیای خشک و بیحالت میبرد، جایی که در آن، سرابی عجیب وجود دارد.
کرد مشتاق عدم سختی دوران جان را
سیل در دامن کهسار شتابی دارد
هوش مصنوعی: عاشق نبودن و بیخبری از سختیهای زندگی، مانند جریان سیلی است که به سرعت در دامنهی کوهها جاری میشود.
نعمت روی زمین قسمت بی شرمان است
جگر خویش خورد هر که حجابی دارد
هوش مصنوعی: افراد بیشرم و جسور به راحتی از نعمتهای زندگی بهرهمند میشوند، در حالی که کسانی که محدودیتها و حجابهایی دارند، باید هزینه بیشتری بپردازند.
نامه ماست که جنگ است جوابش صائب
ور نه هر نامه که دیدیم جوابی دارد
هوش مصنوعی: ما در اینجا در حال برقراری ارتباطی جدی و پرتنش هستیم. اگر بخواهیم از نظر عمق مفهومی به آن نگاه کنیم، تنها نامهای که واقعا اهمیت دارد و جرقهای از جنگ و تضاد را به همراه دارد، همان است که پاسخهای شایسته دارد. در غیر این صورت، هر پیامی که دریافت کنیم معمولاً پاسخی خواهد داشت.
حاشیه ها
1400/01/07 14:04
ماهان
بیت یکی مانده به بیت آخر را هم اینگونه شنیده ایم : « نعمت هر دو جهان ، قسمت پر رویان است / خون دل میخورد هر کس که حیایی دارد » .
1403/09/24 17:11
احمد رحمتبر
در کتاب قصههای مجید جلد دوم، نوشته هوشنگ مرادی کرمانی، در قسمت سفر اصفهان، این بیت به این صورت توسط راننده کامیون خوانده میشود:
نعمت روی زمین قسمت پررویان است
خون دل میخورد آن کس که حیایی دارد