غزل شمارهٔ ۳۳۱۱
رهرو عشق چه پروای مغیلان دارد؟
بیخودی در ته پا تخت سلیمان دارد
این همان عشق غیورست که صد یوسف را
از فراموشی جاوید به زندان دارد
خط به رویش چه سخنهای پریشان که نگفت
نه همین پاس دل مور سلیمان دارد
رنگ بر روی سهیل از عرق شرم نماند
این چه رنگ است که آن سیب ز نخدان دارد
نافه از چین نفس سوخته ای آورده است
سر پیوند به آن زلف پریشان دارد
صفحه خاک کجا و رقم عیش کجا؟
این سفال از نفس سوخته ریحان دارد
مرده خواب غرورند حریفان صائب
کیست تا گوش به این مرغ خوش الحان دارد؟
اطلاعات
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
رهرو عشق چه پروای مغیلان دارد؟
بیخودی در ته پا تخت سلیمان دارد
هوش مصنوعی: عاشق در مسیر عشق به چیزهای جانبی اهمیتی نمیدهد. او با بیخیالی و در حالت فراموشی از لذتهای باارزش بهرهمند است.
این همان عشق غیورست که صد یوسف را
از فراموشی جاوید به زندان دارد
هوش مصنوعی: این عشق، همچون عشق یعقوب، آنچنان قوی است که میتواند صدها یوسف را از فراموشی ابدی در بند نگه دارد.
خط به رویش چه سخنهای پریشان که نگفت
نه همین پاس دل مور سلیمان دارد
هوش مصنوعی: در این بیت، شاعر به بیان احساسات و نگرانیهای خود میپردازد. او به نوعی میگوید که در دلش گفتگوها و افکار آشفتگی وجود دارد که هرگز بر زبان نیاورده است. این احساسات به اندازهای پیچیده و عمیق هستند که تنها دل واقعی و صادق میتواند آنها را درک کند، مانند دل مور سلیمان که از ظرافت و دقت خاصی برخوردار است.
رنگ بر روی سهیل از عرق شرم نماند
این چه رنگ است که آن سیب ز نخدان دارد
هوش مصنوعی: رنگی که بر روی ستاره سهیل نشسته، به خاطر شرم و عرق آن است. این چه رنگی است که سیب از درخت به دست میآورد.
نافه از چین نفس سوخته ای آورده است
سر پیوند به آن زلف پریشان دارد
هوش مصنوعی: عطر دلانگیزی از چین به همراه دارد که به خاطر عشق و دلبستگی، جانم را تحت تأثیر قرار داده و به زلف آشفتهاش پیوند خورده است.
صفحه خاک کجا و رقم عیش کجا؟
این سفال از نفس سوخته ریحان دارد
هوش مصنوعی: کجاست زمین و کجاست خوشی و لذت؟ این ظرف سفالی از بوی گل در حال سوختن پر شده است.
مرده خواب غرورند حریفان صائب
کیست تا گوش به این مرغ خوش الحان دارد؟
هوش مصنوعی: مردگان به خواب غرور رفتهاند و حریفان صائب، چه کسی است که به صدای این پرنده خوش نوا گوش فرا دهد؟