گنجور

غزل شمارهٔ ۳۲۸۳

دیدنت باعث سرسبزی جان می‌گردد
پیر در سایه سرو تو جوان می‌گردد
دیده مگشا به تماشا که درین عبرتگاه
هرکه پوشد نظر از دیده‌وران می‌گردد
در سبک‌مغز ندارد سخن سخت اثر
که فلاخن سبک از سنگ گران می‌گردد
بر مدار از لب خود مهر خموشی زنهار
کاین سپر مانع شمشیر زبان می‌گردد
از بدان فیض محال است به نیکان نرسد
تیر کج باعث آرام نشان می‌گردد
عالم از جلوه مستانه او شد ویران
آب از قوت سرچشمه روان می‌گردد
صائب از دور محال است که افتد جامش
هرکه در میکده از دُردکشان می‌گردد

اطلاعات

وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

دیدنت باعث سرسبزی جان می‌گردد
پیر در سایه سرو تو جوان می‌گردد
هوش مصنوعی: دیدن تو باعث شادابی و نشاط روح می‌شود، حتی شخص مسن هم در سایه‌ی وجود تو به جوانی و سرزندگی می‌رسد.
دیده مگشا به تماشا که درین عبرتگاه
هرکه پوشد نظر از دیده‌وران می‌گردد
هوش مصنوعی: چشم خود را به تماشای دنیا نگشا، زیرا در این مکان عبرت‌آموز، هر کسی که چشمش را ببندد، از دیدن حقیقت دور می‌ماند.
در سبک‌مغز ندارد سخن سخت اثر
که فلاخن سبک از سنگ گران می‌گردد
هوش مصنوعی: سخن بی‌مایه و بی‌عمق تأثیر زیادی ندارد، همچنان‌که سنگ‌های سنگین با فلنگ‌های سبک و بی‌پایه به حرکت درمی‌آیند.
بر مدار از لب خود مهر خموشی زنهار
کاین سپر مانع شمشیر زبان می‌گردد
هوش مصنوعی: از لب خود بدون گفتن چیزی دوری کن، زیرا این سکوت می‌تواند دژی باشد که زبان تو را از بیان حقیقت بازمی‌دارد.
از بدان فیض محال است به نیکان نرسد
تیر کج باعث آرام نشان می‌گردد
هوش مصنوعی: هیچ فرصتی برای نیکان از فیض و خوبی‌های الهی دور نخواهد بود. حتی تیر کج، که نشانه‌ای از بدی است، می‌تواند به آرامش و سکون منجر شود.
عالم از جلوه مستانه او شد ویران
آب از قوت سرچشمه روان می‌گردد
هوش مصنوعی: عالم تحت تأثیر زیبایی و جذابیت او خراب و دگرگون شده است و آب به دلیل قدرت سرچشمه‌اش به آرامی جریان می‌یابد.
صائب از دور محال است که افتد جامش
هرکه در میکده از دُردکشان می‌گردد
هوش مصنوعی: صائب می‌گوید: دور از دسترس است که کسی جام او را به‌دست آورد؛ چون هر که در میکده می‌چرخد و در کنار دیگران نشسته، نمی‌تواند به چنین مقام و نوشی دست یابد.