گنجور

غزل شمارهٔ ۳۲۸۲

راست آزرده کی از زخم زبان می‌گردد؟
تیر کج باعث آرام نشان می‌گردد
برق اگر پای درین وادی خونخوار نهد
از نفس سوختگی سنگ نشان می‌گردد
نفس کج‌رو ز نصیحت ننهد پای به راه
تیر کج راست کی از زور کمان می‌گردد؟
دولت سنگدلان را نبود استقرار
سیل از کوه به تعجیل روان می‌گردد
شمع در جامه فانوس نماند پنهان
هرچه در دل بود از جبهه عیان می‌گردد
در طلب باش که از گرمی صحرای طلب
پای پر آبله از دیده‌‌وران می‌گردد
روزگاری است که از رهگذر ناسازی
سنگ اطفال به دیوانه گران می‌گردد
بس که خون می‌خورد از خار درین سبز چمن
زر به کف گل ز پی باد خزان می‌گردد
می‌شود حرص هم از جمع زر و سیم غنی
تشنه سیراب اگر از ریگ روان می‌گردد
می‌نمایند به انگشت چو ماه عیدش
قسمت هرکه ز گردون لب نان می‌گردد
گرد کلفت ز دل صاف کشان می‌چیند
هرکه در میکده از دُردکشان می‌گردد
سرخ‌رو سر زند از خاک به محشر صائب
هرکه از جمله خونابه‌کشان می‌گردد

اطلاعات

وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

راست آزرده کی از زخم زبان می‌گردد؟
تیر کج باعث آرام نشان می‌گردد
هوش مصنوعی: آدم راست‌گو و سلیم‌نفسی که آزرده شده، به خاطر حرف‌های تند و زبان تیز دیگران از آرامش خود خارج نمی‌شود. حتی اگر تیر شکسته‌ای به او اصابت کند، باز هم نشان از آرامش او خواهد بود.
برق اگر پای درین وادی خونخوار نهد
از نفس سوختگی سنگ نشان می‌گردد
هوش مصنوعی: اگر رعد و برق به این دشت خطرناک قدم بگذارد، اثر سوختگی سنگ‌ها نشان می‌دهد که اینجا چه خطراتی وجود دارد.
نفس کج‌رو ز نصیحت ننهد پای به راه
تیر کج راست کی از زور کمان می‌گردد؟
هوش مصنوعی: انسانی که از نصیحت و راهنمایی درست فرار کند، هرگز به مسیر صحیح هدایت نمی‌شود. مثل تیر کجی که در مسیرش قرار دارد، هرگز نمی‌تواند به سمت هدف درست برود. بنابراین، اگر آدمی از روش نادرست خود دست برندارد، هرگز به خوبی‌ها و درستی‌ها نخواهد رسید.
دولت سنگدلان را نبود استقرار
سیل از کوه به تعجیل روان می‌گردد
هوش مصنوعی: خوشبختی افرادی که دل‌های سنگی دارند، پایدار نیست و مانند سیل که به‌سرعت از کوه پایین می‌آید، به راحتی تغییر می‌کند.
شمع در جامه فانوس نماند پنهان
هرچه در دل بود از جبهه عیان می‌گردد
هوش مصنوعی: شمع دیگر نمی‌تواند درون جامه فانوس پنهان بماند و هر چه در دل دارد، از ظاهرش نمایان می‌شود.
در طلب باش که از گرمی صحرای طلب
پای پر آبله از دیده‌‌وران می‌گردد
هوش مصنوعی: در جستجوی هدفی باش که گرمای عشق و اشتیاق، سبب می‌شود که حتی کسانی که به خوبی می‌بینند و درک می‌کنند، از شدت تلاش و کوششی که در این راه دارند، دچار رنج و زحمت شوند.
روزگاری است که از رهگذر ناسازی
سنگ اطفال به دیوانه گران می‌گردد
هوش مصنوعی: امروزه زمانی است که به سبب ناهماهنگی‌ها و مشکلات، حتی در دل اطفال نیز بی‌نظمی و پریشانی به وجود می‌آید.
بس که خون می‌خورد از خار درین سبز چمن
زر به کف گل ز پی باد خزان می‌گردد
هوش مصنوعی: در این چمن سبز، به واسطه‌ی خارهایی که در آن هست، از خون می‌نوشد. همچنین، زری که در دست گل است به دنبال نسیم پاییزی به حرکت در می‌آید.
می‌شود حرص هم از جمع زر و سیم غنی
تشنه سیراب اگر از ریگ روان می‌گردد
هوش مصنوعی: اگر کسی به خاطر ثروت و دارایی‌های مادی، همیشه حرص و طمع داشته باشد، هرگز سیر نخواهد شد و این تشنه‌دلی، او را در نهایت به بی‌نتیجه‌گی می‌کشاند؛ حتی اگر با ریگ‌های روان هم مواجه شود.
می‌نمایند به انگشت چو ماه عیدش
قسمت هرکه ز گردون لب نان می‌گردد
هوش مصنوعی: در این بیت، اشاره به این است که افرادی که به خوشبختی و نعمت دست پیدا می‌کنند، مانند هلال ماه در شب عید، هر یک بر اساس تقدیر و قسمت خود می‌درخشند. کسانی که از روزگار و زندگی خود بهره کافی نمی‌برند، در تلاشند تا به نان و معیشت برسند. این تصویر نشان‌دهنده تأثیر تقدیر و سرنوشت در زندگی هر فرد است.
گرد کلفت ز دل صاف کشان می‌چیند
هرکه در میکده از دُردکشان می‌گردد
هوش مصنوعی: هر که به میکده برود و با نوشندگان هم‌نشین شود، از دل پاک و صاف خود غبار و غم را دور می‌کند.
سرخ‌رو سر زند از خاک به محشر صائب
هرکه از جمله خونابه‌کشان می‌گردد
هوش مصنوعی: هر کس که در دنیا به نوعی مظلوم واقع شده و همچون خونابه‌کشان دچار ظلم و ستم شده باشد، در روز قیامت با چهره‌ای نورانی و سرخ‌رو از خاک بر می‌خیزد.