غزل شمارهٔ ۳۲۸۰
دل هرکس که مقید به هوس می گردد
عنکبوتی است که عاجز ز مگس می گردد
چون شرر سر به هوا دل ز هوس می گردد
شعله سرکش ز هواداری خس می گردد
می شود دل ز پریشان سخنی زیر و زبر
جمع اوراق دل از پاس نفس می گردد
بر دل از بیخبری خانه تن گلزارست
بلبل مست خمش کی به قفس می گردد؟
حسن بی شرم رود زود به تاراج هوس
شهد بی پرده چو شد خرج مگس می گردد
داد هرکس که عنان دل خود را به هوس
دربدر همچو سگ هرزه مرس می گردد
از هوس سر به هوا شد دل آسوده ما
شعله سرکش ز هواداری خس می گردد
خال را می کند از حلقه بگوشان خط سبز
عاقبت دزد گرفتار عسس می گردد
نامرادی مده از دست که پرگار سپهر
دو سه دوری به مراد همه کس می گردد
بر دل تنگ اگر ناله چنین زور آرد
آخر این بیضه فولاد جرس می گردد
عجز آنجا که کند قدرت خود را ظاهر
برق عاجز ز عنانداری خس می گردد
هرکه را سینه شد از صدق مصفا صائب
زندگی بخش جهانی به نفس می گردد
اطلاعات
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
دل هرکس که مقید به هوس می گردد
عنکبوتی است که عاجز ز مگس می گردد
هوش مصنوعی: دل هرکس که به هوس و آرزوهای زودگذر وابسته میشود، مانند عنکبوتی است که نمیتواند مگسی را شکار کند و در واقع در ضعف و ناتوانی به سر میبرد.
چون شرر سر به هوا دل ز هوس می گردد
شعله سرکش ز هواداری خس می گردد
هوش مصنوعی: زمانی که آتش شعلهور میشود، دل نیز به خاطر آرزوها و هوسها دچار تلاطم میشود. این آتش، همچون شعلهای سرکش، به خاطر محبت و علاقه به چیزی، به طرز غیرقابل کنترلی درمیآید.
می شود دل ز پریشان سخنی زیر و زبر
جمع اوراق دل از پاس نفس می گردد
هوش مصنوعی: دل وقتی که پریشان است، با یک کلامی میتواند به هم بریزد و برآشوبد. این دل برای حفظ نفس و احساساتش تلاش میکند تا مسائل و دردهایش را کنار بگذارد و مرتب کند.
بر دل از بیخبری خانه تن گلزارست
بلبل مست خمش کی به قفس می گردد؟
هوش مصنوعی: دل از ندانمکاری و بیخبری مانند باغی زیباست، اما بلبل شاداب و سرمست چرا باید به قفس برگردد؟
حسن بی شرم رود زود به تاراج هوس
شهد بی پرده چو شد خرج مگس می گردد
هوش مصنوعی: زیبایی بیپروا به سرعت به سراغ تمایلات و هوسها میرود، همانطور که شهد بدون پوشش بهراحتی به دست مگسها میافتد.
داد هرکس که عنان دل خود را به هوس
دربدر همچو سگ هرزه مرس می گردد
هوش مصنوعی: هر کسی که اجازه دهد دلش به هوسها و تمایلات زودگذر سپرده شود، همانند سگی بیهدف و سرگردان خواهد شد.
از هوس سر به هوا شد دل آسوده ما
شعله سرکش ز هواداری خس می گردد
هوش مصنوعی: دل ما که زمانی آرام و بیغم بود، حالا به خاطر هوسها و آرزوهای بیپایه، مضطرب و آتشین شده است. این دل پرشور، مانند شعلهای سرکش، تحت تأثیر عشق و محبت به زیباییها و اشیا در حال سوختن و ناآرامی است.
خال را می کند از حلقه بگوشان خط سبز
عاقبت دزد گرفتار عسس می گردد
هوش مصنوعی: در این بیت میگوید که علامت و نشانهای که بر روی خال وجود دارد، به زودی مشخص میشود و در نهایت، دزد که در حال فرار است، به دام پلیس گرفتار میشود.
نامرادی مده از دست که پرگار سپهر
دو سه دوری به مراد همه کس می گردد
هوش مصنوعی: ناامیدی را از خود دور کن؛ چرا که سرنوشت و چرخش زمان، روزی برای همه به آنچه میخواهند میرسد.
بر دل تنگ اگر ناله چنین زور آرد
آخر این بیضه فولاد جرس می گردد
هوش مصنوعی: اگر دل خسته و پر از اندوه باشد و نالهای از آن برآید، در نهایت این صدا مانند صدای زنگهای فلزی خواهد شد.
عجز آنجا که کند قدرت خود را ظاهر
برق عاجز ز عنانداری خس می گردد
هوش مصنوعی: ناتوانی در جایی بروز میکند که قدرت حقیقی خود را نشان میدهد. مانند برق که در برابر ناتوانی، به خاطر تکبر و خودسری، به ضعف میافتد.
هرکه را سینه شد از صدق مصفا صائب
زندگی بخش جهانی به نفس می گردد
هوش مصنوعی: هر کسی که دلش به خاطر صداقت و پاکی روحش پاک شده باشد، میتواند برای دیگران زندگی و روح تازهای به ارمغان آورد.