گنجور

غزل شمارهٔ ۳۲۷۳

گر چنین خون دل ازان طره مشکین گردد
شانه را دست در آن زلف نگارین گردد
کار عشاق کند صورتی آخر پیدا
تیشه کوهکن آیینه شیرین گردد
حسن بی شرم کند اهل هوس را گستاخ
خنده گل سبب جرأت گلچین گردد
سخن عشق کند در دل افسرده اثر
مرده در گور اگر زنده به تلقین گردد
حرص دنیا شود افزون ز کهنسالیها
خار هر چند شود خشک شلایین گردد
عمر غفلت زدگان زود به انجام رسد
که سبکسیر شود سیل چو سنگین گردد
رنگی از گلشن در بسته ندارد گلچین
هر که خاموش شد ایمن ز سخن چین گردد
نه چنان کشتی بیتابی من دریایی است
که وصال تو مرا لنگر تسکین گردد
صلح با ذره ز خورشید جهانتاب کند
هرکه قانع به زر از چهره زرین گردد
طایری را که ز دام تو رهایی جوید
نقش بر بال و پرش چنگل شاهین گردد
با خودی ره نتوان برد به یزدان صائب
هر که پوشد نظر از خویش خدابین گردد

اطلاعات

وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

گر چنین خون دل ازان طره مشکین گردد
شانه را دست در آن زلف نگارین گردد
هوش مصنوعی: اگر چنین درد و رنجی از آن موهای تیره و زیبا به دل بیفتم، قاعدتاً شانه نیز زیبا و دلنشین می‌شود وقتی که در آن زلف‌های خوش رنگ است.
کار عشاق کند صورتی آخر پیدا
تیشه کوهکن آیینه شیرین گردد
هوش مصنوعی: عشاق در نهایت عشق و جستجوی زیبایی، مانند سنگی در دل کوه که با تیشه تراشیده شود، به شکل و صورتی دلنشین در می‌آیند. عشق قادر است حتی سخت‌ترین و زمخت‌ترین چیزها را زیبا و دلپذیر کند.
حسن بی شرم کند اهل هوس را گستاخ
خنده گل سبب جرأت گلچین گردد
هوش مصنوعی: زیبایی بدون حیا، جوانان را جسور می‌کند و خنده‌ی گل باعث می‌شود که چیدن آن برای دیگران آسان‌تر شود.
سخن عشق کند در دل افسرده اثر
مرده در گور اگر زنده به تلقین گردد
هوش مصنوعی: سخن عشق می‌تواند بر دل‌های غمگین تأثیر بگذارد، همان‌طور که اگر مرده‌ای در قبر ممکن است با گوش دادن به نصیحتی دوباره زنده شود.
حرص دنیا شود افزون ز کهنسالیها
خار هر چند شود خشک شلایین گردد
هوش مصنوعی: در پیری و کهنسالی، اگرچه چیزهای دنیوی و مادی بی‌اهمیت به نظر می‌رسند، اما همچنان رغبت و حرص برای به‌دست آوردن آن‌ها افزایش می‌یابد. مانند خاری که هر چند خشک شود، اما اثرش باقی می‌ماند.
عمر غفلت زدگان زود به انجام رسد
که سبکسیر شود سیل چو سنگین گردد
هوش مصنوعی: عمر کسانی که در خواب غفلت هستند، به سرعت به پایان می‌رسد؛ زیرا وقتی باران و سیل سنگین می‌شود، به سرعت جاری می‌شود.
رنگی از گلشن در بسته ندارد گلچین
هر که خاموش شد ایمن ز سخن چین گردد
هوش مصنوعی: هر کسی که در برابر سخنان ناامیدکننده و سرزنش‌های دیگران ساکت بماند و از آن دوری کند، از آسیب‌های آن در امان خواهد بود. گلچینی که در گلشن بسته‌ای وجود دارد، باز هم نمی‌تواند رنگ و بویی از زیبایی‌ها بگیرد.
نه چنان کشتی بیتابی من دریایی است
که وصال تو مرا لنگر تسکین گردد
هوش مصنوعی: عشق و انتظار تو چنان در من بی‌قراری ایجاد کرده که انگار در دریایی غرق شده‌ام، اما وجود تو همچون لنگری است که می‌تواند آرامش و تسکین را به من بازگرداند.
صلح با ذره ز خورشید جهانتاب کند
هرکه قانع به زر از چهره زرین گردد
هوش مصنوعی: اگر کسی با چیزهای کوچک و ضعیف به صلح و آشتی برسد، می‌تواند به موفقیت‌های بزرگ و درخشان دست پیدا کند. اما اگر کسی به ثروت و دارایی محدود راضی باشد، در واقع به ارزش‌های واقعی و زیبایی‌های زندگی دست نمی‌یابد.
طایری را که ز دام تو رهایی جوید
نقش بر بال و پرش چنگل شاهین گردد
هوش مصنوعی: پرنده‌ای که به دنبال رهایی از دام تو باشد، با نقش و طرحی که بر بال و پرش قرار می‌گیرد، به شکل شاهینی خواهد بود.
با خودی ره نتوان برد به یزدان صائب
هر که پوشد نظر از خویش خدابین گردد
هوش مصنوعی: انسانی که خود را از نگاه خویش پنهان کند و به درون خود ننگرد، می‌تواند به حقیقت وجود خداوند پی ببرد و به سوی او راه پیدا کند.