گنجور

غزل شمارهٔ ۳۲۷۰

نفس سرکش چه خیال است به فرمان گردد؟
سگ دیوانه محال است نگهبان گردد
با ضعیفان نظر لطف خدا بیشترست
روزی مور شکر خند سلیمان گردد
هوس بیجگر از ناز شود روگردان
عشق را چین جبین سلسله جنبان گردد
می گشاید دل غمگین به سبکدستی آه
گوهر اشک اگر سفته به مژگان گردد
می شود جمع به شیرازه خرمن آخر
تخم هر چند در آغاز پریشان گردد
بی ضرورت به سخن لب مگشا در پیری
که سخن پوچ ز افتادن دندان گردد
لطف حق بیش بود با نظر افتاده خلق
زال را شهپر سیمرغ مگس ران گردد
رهنوردان طلب بال و پر یکدگرند
موج را موج دگر سلسله جنبان گردد
می شود پیش مه روی تو خورشید سفید
کرم شب تاب اگر روز نمایان گردد
حیرت روی تو مهر لب صائب گردید
طوطی از آینه هر چند زبان دان گردد

اطلاعات

وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

نفس سرکش چه خیال است به فرمان گردد؟
سگ دیوانه محال است نگهبان گردد
هوش مصنوعی: نفس سرکش و در حال نافرمانی هیچ‌وقت به راحتی تحت کنترل درنمی‌آید، همان‌طور که نمی‌شود امیدوار بود که یک سگ دیوانه، مراقب و نگهبان باشد.
با ضعیفان نظر لطف خدا بیشترست
روزی مور شکر خند سلیمان گردد
هوش مصنوعی: خداوند بر ضعیفان و نیازمندان بیشتر لطف و رحمت دارد، مانند روزی که موریانه به شکر دست پیدا می‌کند و لحظه‌ای شاد و خوشحال می‌شود.
هوس بیجگر از ناز شود روگردان
عشق را چین جبین سلسله جنبان گردد
هوش مصنوعی: تمایل به عشق و دلبستگی می‌تواند باعث شود که انسان از ناز و لذت‌های آن دور شود و سرانجام، عشق به شکلی نمایان و نمایشی درمی‌آید.
می گشاید دل غمگین به سبکدستی آه
گوهر اشک اگر سفته به مژگان گردد
هوش مصنوعی: دل غمگین با اندکی هنر و سادگی، آرام می‌گیرد، اگر اشک‌ها به خاطر سوزش چشم‌ها نازل شوند.
می شود جمع به شیرازه خرمن آخر
تخم هر چند در آغاز پریشان گردد
هوش مصنوعی: در پایان کار، همه چیز به سامان می‌رسد، حتی اگر در ابتدای مسیر و در آغاز کار، اوضاع به هم ریخته و نامنظم باشد.
بی ضرورت به سخن لب مگشا در پیری
که سخن پوچ ز افتادن دندان گردد
هوش مصنوعی: در پیری، بی‌دلیل صحبت نکن، زیرا کلام بی‌محتوا مانند دندانی که افتاده، بی‌فایده و توخالی می‌شود.
لطف حق بیش بود با نظر افتاده خلق
زال را شهپر سیمرغ مگس ران گردد
هوش مصنوعی: رحمت و لطف الهی بیشتر از آن است که با نگاه کردن به موجودات زنده‌ای که از منظر پایین‌تری هستند، قابل مشاهده باشد. به طوری که حتی یک موجود ضعیف و کم‌اهمیت، مانند مگس، می‌تواند به چنان شکوه و عظمت برسد که شبیه پرنده‌ای Mythical و بزرگ شود.
رهنوردان طلب بال و پر یکدگرند
موج را موج دگر سلسله جنبان گردد
هوش مصنوعی: مسافران در جستجوی بال و پر یکدیگر هستند، مانند امواج دریا که هر کدام پی در پی، دیگری را به حرکت درمی‌آورند.
می شود پیش مه روی تو خورشید سفید
کرم شب تاب اگر روز نمایان گردد
هوش مصنوعی: اگر روزی چهره‌ی زیبا و مهربان تو درخشان شود، حتی خورشید و کرم شب‌تاب هم در برابر نور تو رنگ می بازند.
حیرت روی تو مهر لب صائب گردید
طوطی از آینه هر چند زبان دان گردد
هوش مصنوعی: حیرت و شگفتی ناشی از زیبایی تو، مانند محبت و مهر لبی نرم و دلنشین است. حتی اگر طوطی‌ها هم در آینه خود را ببینند و زبان دان شوند، باز هم نمی‌توانند به درستی احساسات را بیان کنند.