گنجور

غزل شمارهٔ ۳۲۶۸

نخل قد تو به باغی که خرامان گردد
سرو در زیر پر فاخته پنهان گردد
چون به گلزار روی خواب خمار آلوده
گل ز خمیازه آغوش پریشان گردد
هر سیه روز به کیفیت چشمش نرسد
سرمه را جوهر آن نیست که حیران گردد
رنگ از چهره گلهای هوس محو شود
چون سهیل عرق شرم فروزان گردد
شرط عشق است که تا شور محبت باقی است
زخم ناسور به دنبال نمکدان گردد
صائب از پرتو حسن است که بلبل شده است
طوطی از صحبت آیینه سخندان گردد

اطلاعات

وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

نخل قد تو به باغی که خرامان گردد
سرو در زیر پر فاخته پنهان گردد
هوش مصنوعی: این بیت به زیبایی و بلندی نخل تشبیه می‌کند. نخل به عنوان نماد زیبایی و استقامت در باغی است که در آن، سروها با ناز و نرمش حرکت می‌کنند و در زیر پرواز پرنده‌ای مانند فاخته، پنهان می‌شوند. به طور کلی، این تصویر بیان‌کننده همزیستی زیبایی و قدرت در طبیعت است.
چون به گلزار روی خواب خمار آلوده
گل ز خمیازه آغوش پریشان گردد
هوش مصنوعی: وقتی به باغ گل می‌روم و خواب‌آلود هستم، گل‌ها از خواب و بی‌قراری خود به حالتی آشفته درمی‌آیند.
هر سیه روز به کیفیت چشمش نرسد
سرمه را جوهر آن نیست که حیران گردد
هوش مصنوعی: هر کس که روزگارش سیاه است، به زیبایی چشمانش نمی‌تواند سرمه را به‌خوبی ببیند، زیرا چشمانش بسیار حیران و غمگین هستند و جوهر سرمه برای او معنایی ندارد.
رنگ از چهره گلهای هوس محو شود
چون سهیل عرق شرم فروزان گردد
هوش مصنوعی: وقتی که زیبایی و جذابیت از چهره گل‌های عاشقانه پاک می‌شود، مانند ستاره سهیل که از شرم می‌درخشد.
شرط عشق است که تا شور محبت باقی است
زخم ناسور به دنبال نمکدان گردد
هوش مصنوعی: عشق به این معناست که تا زمانی که شور و شوق محبت در دل وجود دارد، زخم‌های قدیمی و دردهای گذشته نیز باید به دنبال درمان و التیام باشند.
صائب از پرتو حسن است که بلبل شده است
طوطی از صحبت آیینه سخندان گردد
هوش مصنوعی: زیبایی و حسن چهره، باعث به وجود آمدن عشق و شوق در دل بلبل شده است و همچنین صحبت و ارتباط با محبوب می‌تواند طوطی را نیز به جانداری سخنگو تبدیل کند.