غزل شمارهٔ ۳۲۰۶
بغیر از دل مصاف عشق دیگر از که می آید؟
زدن بر قلب آتش چون سمندر از که می آید؟
به روی تازه زیر بار دل عمری بسر بردن
درین بستانسرا غیر از صنوبر از که می آید؟
به اشک گرم چشم بیغمان را شستشو دادن
بجز سرچشمه خورشید انور از که می آید؟
علم را گر نگردد راستی بال و پر جرات
به تنهایی زدن بر قلب لشکر از که می آید؟
به آب خشک حرف طوطیان را سبز گرداندن
بجز آیینه تردست دیگر از که می آید؟
به کوشش بر نیاید ریشه جهل از دل نادان
به صیقل، بردن از آیینه جوهر از که می آید؟
گرفتم دور کردی چشم شور خاکیان از خود
حذر کردن زچشم شور اختر از که می آید؟
هوس را عشق کردن نیست کار هر گدا چشمی
ز چندین در شدن قانع به یک در از که می آید؟
بغیر از تشنه دیدار در هنگامه محشر
ندادن آب چشم خود زکوثر از که می آید؟
مزن لاف شکیبایی به زیر آسمان صائب
درین دریای پرآشوب، لنگر از که می آید؟
غزل شمارهٔ ۳۲۰۵: اگر درد مرا زان بیمروت چاره میآیدغزل شمارهٔ ۳۲۰۷: کدامین آتشینسیما به این ویرانه میآید؟
اطلاعات
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
بغیر از دل مصاف عشق دیگر از که می آید؟
زدن بر قلب آتش چون سمندر از که می آید؟
هوش مصنوعی: جز دل عاشق، عشق از کسی دیگر نمیآید. مانند سمندری که بر قلب آتش میزند، این نیز از کسی نمیآید.
به روی تازه زیر بار دل عمری بسر بردن
درین بستانسرا غیر از صنوبر از که می آید؟
هوش مصنوعی: زندگی کردن در این باغ زیبا، همچون صنوبر، در این دنیا بهتر است. از کدام درخت دیگر میتوان انتظار داشت که همچون صنوبر، عمرش را در این بستان بگذراند؟
به اشک گرم چشم بیغمان را شستشو دادن
بجز سرچشمه خورشید انور از که می آید؟
هوش مصنوعی: به غیر از نور خورشید که منبع تمام روشنیهاست، چه چیز دیگری میتواند اشکهای داغ و بیخبر دل را پاک کند؟
علم را گر نگردد راستی بال و پر جرات
به تنهایی زدن بر قلب لشکر از که می آید؟
هوش مصنوعی: اگر علم و دانش با صداقت همراه نباشد، جرات و شجاعت به تنهایی قادر به شکست دادن دشمنان نیست. پس از چه کسی میتوان انتظار کمک داشت؟
به آب خشک حرف طوطیان را سبز گرداندن
بجز آیینه تردست دیگر از که می آید؟
هوش مصنوعی: جز با انعکاس در آینه، از چه کسی میتوان انتظار داشت که سخنان طوطیها را به شکل تازهای درآورده و در دل طبیعت زنده کند؟
به کوشش بر نیاید ریشه جهل از دل نادان
به صیقل، بردن از آیینه جوهر از که می آید؟
هوش مصنوعی: برای از بین بردن جهل از دل نادان، فقط تلاش کافی نیست. همانطور که نمیتوان با جلا دادن یک آینه، جوهر آن را تغییر داد، ریشه جهل نیز به سادگی از بین نمیرود.
گرفتم دور کردی چشم شور خاکیان از خود
حذر کردن زچشم شور اختر از که می آید؟
هوش مصنوعی: من از چشم زخم و آسیبهای دیگران دوری کردم و خودم را حفظ کردم. حالا میپرسم این آسیبها و چشم زخم از کجا و توسط چه کسی به سراغ ما میآید؟
هوس را عشق کردن نیست کار هر گدا چشمی
ز چندین در شدن قانع به یک در از که می آید؟
هوش مصنوعی: میل به عشق ورزی کار هرکسی نیست. تنها بیخبرانی که به درونهای مختلف مینگرند، بعد از دیدن زیباییها، نمیتوانند به یک در قانع شوند. این زیباییها از چه کسی ناشی میشود؟
بغیر از تشنه دیدار در هنگامه محشر
ندادن آب چشم خود زکوثر از که می آید؟
هوش مصنوعی: در روز قیامت، تنها کسی که به شدت نیاز به دیدار دارد، نمیتواند اشک خود را از چشمانش به خاطر لمس کوثر حفظ کند. این قطرات آب به خاطر چه کسی به سوی ما میآید؟
مزن لاف شکیبایی به زیر آسمان صائب
درین دریای پرآشوب، لنگر از که می آید؟
هوش مصنوعی: به این فکر نکن که چقدر میتوانی صبر و تحمل کنی، زیرا در این دنیای پرآشوب و ناپایدار، کسی نمیداند از کجا نجات مییابد و به کجا میرسد.

صائب