گنجور

غزل شمارهٔ ۳۲۰۳

نفس از سینه ام از بس به خون آغشته می آید
سخن از لب مرا بیرون چو خون از کشته می آید
ز اشک و آه مگسل گردل روشن طمع داری
که نبض آن گهر در کف ازین سررشته می آید
شود صاحب بصیرت هر که پوشد دیده از دنیا
گشاد این حباب از چشم بر هم هشته می آید
بلای آسمان را از که می آید عنا نداری؟
که پرزورست سیلی کز فراز پشته می آید
مظفر می شود هر کس زدنیا روی گردان شد
درین پیکار فتح از لشکر برگشته می آید
کدامین شاخ گل دامن کشان زین بزم بیرون شد؟
که بوی گل به مغزم از چراغ کشته می آید
کدامین دل زپیچ و تاب گردیده است خون یارب؟
که باد امروز از زلفش به خون آغشته می آید
چه نقش تازه ای بر آب زد بیرحمیش صائب؟
کز آن کو، نامه بر با نامه ننوشته می آید

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

نفس از سینه ام از بس به خون آغشته می آید
سخن از لب مرا بیرون چو خون از کشته می آید
هوش مصنوعی: نفس از سینه‌ام به‌قدری غم و اندوه دارد که سخنانم مثل خون از یک کشته سرازیر می‌شود.
ز اشک و آه مگسل گردل روشن طمع داری
که نبض آن گهر در کف ازین سررشته می آید
هوش مصنوعی: از اشک و ناله‌ها و دردها دل خود را آزرده نکن، زیرا که امید و آرزو مانند دانه‌ای گرانبها در دست توست و از این احساسات ناامیدکننده به وجود خواهد آمد.
شود صاحب بصیرت هر که پوشد دیده از دنیا
گشاد این حباب از چشم بر هم هشته می آید
هوش مصنوعی: هر کسی که با دیدی باز و عمیق به دنیا نگاه کند، بینش و بصیرت پیدا می‌کند. این بینش می‌تواند به آسانی با یک تغییر نگاه و توجه به مسائل عمیق‌تر به دست آید.
بلای آسمان را از که می آید عنا نداری؟
که پرزورست سیلی کز فراز پشته می آید
هوش مصنوعی: آسمان بلا و مصیبت‌ها را از چه کسی باید بخواهی؟ زیرا که سیل و طغیانی که از بالای کوه‌ها می‌آید، قدرت زیادی دارد.
مظفر می شود هر کس زدنیا روی گردان شد
درین پیکار فتح از لشکر برگشته می آید
هوش مصنوعی: هر کسی که از دنیا روی برگرداند، در این نبرد به پیروزی خواهد رسید و نصرت به او خواهد آمد.
کدامین شاخ گل دامن کشان زین بزم بیرون شد؟
که بوی گل به مغزم از چراغ کشته می آید
هوش مصنوعی: کدام گل به زیبایی و لطافت از این مراسم خارج شد؟ که بوی گل در ذهنم چون نور چراغی که خاموش شده است، به مشام می‌رسد.
کدامین دل زپیچ و تاب گردیده است خون یارب؟
که باد امروز از زلفش به خون آغشته می آید
هوش مصنوعی: کدام دل است که از درد و تلاطم پر شده و زخم خورده است؟ ای کاش که باد امروز از زلفش که به خون آغشته شده، خبر بیاورد.
چه نقش تازه ای بر آب زد بیرحمیش صائب؟
کز آن کو، نامه بر با نامه ننوشته می آید
هوش مصنوعی: چه تغییر جدید و عجیبی بر روی آب به نمایش گذاشت؟ که از آن کوه، نامه‌ ای به دست کسی می رسد که هیچ نامه‌ ای برایش ننوشت.