گنجور

غزل شمارهٔ ۳۱۴۷

نه آن مرغم که گرد عالمم پرواز گرداند
ورقهای پر و بال مرا شهباز گرداند
نوای زهره و رقاصی گردون مکرر شد
چه خوش باشد که مطرب پرده این ساز گرداند
محبت غیرتی در چاشنی دارد که گر خواهد
به ناخن بیستون را سینه شهباز گرداند
زکافر نعمتی دل شکوه از داغ جنون دارد
تجلی بیستون را آسمان پرواز گرداند
سپندم، یک نوای آتشین در زیر لب دارم
نیم بلبل که در هر ناله ای آواز گرداند
در آن گلشن که صائب نغمه پردازی کند، بلبل
زرگل را سپند شعله آواز گرداند

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

نه آن مرغم که گرد عالمم پرواز گرداند
ورقهای پر و بال مرا شهباز گرداند
هوش مصنوعی: من آن پرنده‌ای نیستم که قادر به پرواز در سراسر جهان باشد و کسی مرا به اوج برساند؛ بلکه فرشته‌ای است که می‌تواند بال و پر من را به پرواز درآورد.
نوای زهره و رقاصی گردون مکرر شد
چه خوش باشد که مطرب پرده این ساز گرداند
هوش مصنوعی: صدای زهره و رقص زمین دوباره نوای خوشی به خود گرفته است، چه زیباست که نوازنده، پرده این آهنگ را به جریان بیندازد.
محبت غیرتی در چاشنی دارد که گر خواهد
به ناخن بیستون را سینه شهباز گرداند
هوش مصنوعی: محبت دارای عشقی قوی و غیرت است که اگر بخواهد، می‌تواند کارهای شگفت‌انگیز و دشواری را انجام دهد، به طوری که می‌تواند یک کوه را به راحتی زیر پا بگذارد و به پرواز درآید مانند پرنده‌ای بزرگ.
زکافر نعمتی دل شکوه از داغ جنون دارد
تجلی بیستون را آسمان پرواز گرداند
هوش مصنوعی: دل کافر از درد عشق و جنون شکایت می‌کند و به همین خاطر، زیبایی‌های جهان را هم نمی‌تواند ببیند و تنها می‌تواند به آسمان نگاه کند.
سپندم، یک نوای آتشین در زیر لب دارم
نیم بلبل که در هر ناله ای آواز گرداند
هوش مصنوعی: من شعله‌ای از احساس در دلم دارم و مانند بلبل که در هر ناله‌اش آواز سر می‌دهد، درونم سرشار از نغمه‌های دلنشین و سوزناک است.
در آن گلشن که صائب نغمه پردازی کند، بلبل
زرگل را سپند شعله آواز گرداند
هوش مصنوعی: در باغی که صائب آواز می‌خواند، بلبل با صدای زیبا و دلنشینی، زندگی و شعف را به محیط می‌بخشد.