گنجور

غزل شمارهٔ ۳۱۳۲

سبک مغزی کز اسباب جهان بر خویش می بالد
چو حمالی است کز بار گران بر خویش می بالد
نشیند زود بر خاک سیه از گردن افرازی
چو آتش هر که ز امداد خسان بر خویش می بالد
کسی کز ساده لوحی نیست چشم عاقبت بینش
چو ماه نو زمهر آسمان بر خویش می بالد
نمی تابد سعادتمند رو از سختی دوران
زمغز افزون هما از استخوان بر خویش می بالد
به مقدار گرانی در سبکباری بود راحت
نهال ما به امید خزان برخویش می بالد
زپیری گرچه نخل قامت من بیدمجنون شد
نهال آرزومندی همان بر خویش می بالد
جوان گردد کهنسال از وصال نازک اندامان
کشد در بر چو ناوک را کمان بر خویش می بالد
به هر جا دست بر تکش زند ابر و کمان من
زشادی یک سرو گردن نشان بر خویش می بالد
به سیر گل مگر آن سرو سیم اندام می آید؟
که گل صد پیرهن در گلستان بر خویش می بالد
سراسر قمریان را حلقه بیرون در سازد
به عنوانی که آن سرو روان بر خویش می بالد
شود خوشوقت دل چون نفس بر شیطان ظفر یابد
چو سگ بر گرگ غالب شد شبان بر خویش می بالد
زمهر خامشی دل فیض می یابد زنطق افزون
زنعمت بیش از سرپوش خوان بر خویش می بالد
فلک با صبح صادق گوشه چشم دگر دارد
زتیر راست بیش از کج کمان بر خویش می بالد
نباشد در دل آزاد مردان ره تمنا را
زخاک نرم این نخل جوان بر خویش می بالد
مرا از ماجرای شمع موم این نکته روشن شد
که تن چندان که می کاهد روان بر خویش می بالد
خسیس الطبع را دایم نظر بر سود خود باشد
که تاجر از زیان دیگران بر خویش می بالد
می از بزم تهی مغزان از ان بیرون نمی آید
که آتش بیشتر در نیستان بر خویش می بالد
زسایل نیست بر خاطر غباری اهل همت را
زکاوش چشمه آب روان بر خویش می بالد
زدرد و داغ می باشد مرا نشو و نما صائب
تن مردم اگر از آب و نان بر خویش می بالد

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

سبک مغزی کز اسباب جهان بر خویش می بالد
چو حمالی است کز بار گران بر خویش می بالد
هوش مصنوعی: کسی که به دلیل دارایی‌های دنیا به خود می‌بالد، مانند کسی است که به خاطر حمل بار سنگین به خود می‌افتد. این مقام و ثروت واقعی او نیست و فقط ظاهری است.
نشیند زود بر خاک سیه از گردن افرازی
چو آتش هر که ز امداد خسان بر خویش می بالد
هوش مصنوعی: هر کس که به خاطر کمک دیگران به خود می‌بالد و خود را بالا می‌داند، مانند آتش است که به سرعت بر خاک سیاه می‌نشیند.
کسی کز ساده لوحی نیست چشم عاقبت بینش
چو ماه نو زمهر آسمان بر خویش می بالد
هوش مصنوعی: کسی که از سادگی و نادانی دور است، به خوبی آینده را می‌بیند و مانند ماه نو از نور آسمان به خود می‌بالد و می‌درخشد.
نمی تابد سعادتمند رو از سختی دوران
زمغز افزون هما از استخوان بر خویش می بالد
هوش مصنوعی: سعادتمند از سختی‌های زندگی نمی‌تازد و دردها را به دوش خود می‌کشد، مانند هفت رنگی که از استخوانش به درون خود می‌تابد و به خود می‌بالد.
به مقدار گرانی در سبکباری بود راحت
نهال ما به امید خزان برخویش می بالد
هوش مصنوعی: برای ما، آسانی و راحتی به اندازه مشکلات و چالش‌هایی که داریم بستگی دارد. در حقیقت، درخت ما با امید به خزان و تغییرات، به طور شگفت‌انگیزی رشد می‌کند و پربار می‌شود.
زپیری گرچه نخل قامت من بیدمجنون شد
نهال آرزومندی همان بر خویش می بالد
هوش مصنوعی: با وجود اینکه من در سن پیری به مانند درخت نخل خمیده و ضعيف شده‌ام، اما جوانی آرزوهای من همچنان به رشد و بالندگی خود ادامه می‌دهد.
جوان گردد کهنسال از وصال نازک اندامان
کشد در بر چو ناوک را کمان بر خویش می بالد
هوش مصنوعی: انسانی که به معشوق نازک اندام و زیبا دست پیدا کند، حتی ممکن است در میانسالی و کهنسالی هم احساس جوانی کند. او همچون کمان، نشاط و زیبایی خود را به رخ می‌کشد.
به هر جا دست بر تکش زند ابر و کمان من
زشادی یک سرو گردن نشان بر خویش می بالد
هوش مصنوعی: هر کجا که ابر و کمان به او نزدیک شوند، او از شادی و سرخوشی به نشانه‌ای از بزرگی و زیبایی روی می‌آورد و به خود می‌بالد.
به سیر گل مگر آن سرو سیم اندام می آید؟
که گل صد پیرهن در گلستان بر خویش می بالد
هوش مصنوعی: آیا زیبایی سرو بلند و خوش فرم با شکوفه‌های گل قابل مقایسه است؟ در حالی که گل‌ها با لباس‌های زیبا در باغ به خود می‌بالند و جلوه‌گری می‌کنند.
سراسر قمریان را حلقه بیرون در سازد
به عنوانی که آن سرو روان بر خویش می بالد
هوش مصنوعی: در تمام قمریان، حلقه‌ای در بیرون در ایجاد می‌کند تا به عنوان آن، آن درخت سرسبز بر زیبایی خود می‌افزاید.
شود خوشوقت دل چون نفس بر شیطان ظفر یابد
چو سگ بر گرگ غالب شد شبان بر خویش می بالد
هوش مصنوعی: دل انسان زمانی شاد می‌شود که بر دشواری‌ها و تمایلات منفی غلبه کند، همچنان که سگ بر گرگ پیروز می‌شود و شبان به خاطر تسلطش بر امور خود احساس افتخار می‌کند.
زمهر خامشی دل فیض می یابد زنطق افزون
زنعمت بیش از سرپوش خوان بر خویش می بالد
هوش مصنوعی: از سکوت دل، خوشی نصیب می‌شود و از سخن گفتن، نعمت‌های بیشتری به انسان می‌رسد. انسان به واسطه این نعمت‌ها بر خود می‌بالد و این احساس را با افتخار تجربه می‌کند.
فلک با صبح صادق گوشه چشم دگر دارد
زتیر راست بیش از کج کمان بر خویش می بالد
هوش مصنوعی: آسمان در صبح روشن، به گونه‌ای دیگر به ما نگاه می‌کند و از تیر راست بیشتر از کمان کج به خود می‌بالد.
نباشد در دل آزاد مردان ره تمنا را
زخاک نرم این نخل جوان بر خویش می بالد
هوش مصنوعی: آزادمردان هیچ وقت در دل خود از چیزی نمی‌خواهند و این نخل جوان، با قامت راست و نرمش، به خود می‌بالد.
مرا از ماجرای شمع موم این نکته روشن شد
که تن چندان که می کاهد روان بر خویش می بالد
هوش مصنوعی: از داستان شمع متوجه شدم که هرچقدر که بدن انسان کم‌ارزش‌تر می‌شود، روح و روان او به همان اندازه رشد و بالندگی بیشتری پیدا می‌کند.
خسیس الطبع را دایم نظر بر سود خود باشد
که تاجر از زیان دیگران بر خویش می بالد
هوش مصنوعی: آدم‌های بخیل همیشه به منافع خود نگاه می‌کنند و مثل یک تاجر که از ضرر دیگران خوشحال می‌شود، به سود خود افتخار می‌کنند.
می از بزم تهی مغزان از ان بیرون نمی آید
که آتش بیشتر در نیستان بر خویش می بالد
هوش مصنوعی: شراب از میخانه‌ای که مردمانش خالی از فهم و درک هستند، بیرون نمی‌آید. در اینجا، آتش عشق و احساسات بیشتر بر خودشان می‌افروزد و شعله‌ور می‌شود.
زسایل نیست بر خاطر غباری اهل همت را
زکاوش چشمه آب روان بر خویش می بالد
هوش مصنوعی: افراد با همت، با وجود مشکلات و چالش‌ها، به خوبی خود را تسلیم نمی‌کنند و همچنان به دنبال پیشرفت و بهتر شدن هستند. آنان به مانند آبی زنده و روان، هر روز به خود می‌بالند و تلاش می‌کنند.
زدرد و داغ می باشد مرا نشو و نما صائب
تن مردم اگر از آب و نان بر خویش می بالد
هوش مصنوعی: از آلام و اندوه‌ها رنج می‌برم و این حالت در من رشد و نمو پیدا کرده است. بنابراین، اگر انسان‌ها به دلیل غذا و نوشیدنی که دارند به خود ببالند، در واقع از درد و رنج من خبر ندارند.