غزل شمارهٔ ۳۱۲۷
نظرگاهی مرا غیر از دل روشن نمی باشد
که هرگز مرغ زیرک غافل از روزن نمی باشد
به عزت مردن از بی اعتباری زیستن خوشتر
چراغ روز را پروایی از کشتن نمی باشد
خمار عیش در خمیازه دارد غنچه گل را
وگرنه خنده شادی درین گلشن نمی باشد
به فریاد آورد آمیزش ناجنس آتش را
ندارد ناله ای تا آب با روغن نمی باشد
فروغ آفتاب و مه نظرها را کند روشن
چراغ خانه دل جز می روشن نمی باشد
مرا مستغنی از تعلیم دارد سینه روشن
به رهبر حاجتی در وادی ایمن نمی باشد
مدارا با گرانان کن که عیسی از سبکروحی
اگر بر آسمان رفته است بی سوزن نمی باشد
به جوهر احتیاجی نیست صائب کوه آهن را
چو دل افتاد محکم حاجت جوشن نمی باشد
غزل شمارهٔ ۳۱۲۶: گلستان ارم جز عارض جانان نمی باشدغزل شمارهٔ ۳۱۲۸: حصاری آدمی را به ز همواری نمیباشد
اطلاعات
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
نظرگاهی مرا غیر از دل روشن نمی باشد
که هرگز مرغ زیرک غافل از روزن نمی باشد
هوش مصنوعی: نگاهی غیر از دل روشن در نظر من وجود ندارد، زیرا هرگز پرنده هوشیار از روزنه غافل نمیشود.
به عزت مردن از بی اعتباری زیستن خوشتر
چراغ روز را پروایی از کشتن نمی باشد
هوش مصنوعی: زندگی کردن با بیاحترامی و خفت بهتر از این است که با عزت بمیریم. چراغ روز نشاندهنده روشنایی و زندگی است و از کشتن کسی یا چیزی ترسی ندارد.
خمار عیش در خمیازه دارد غنچه گل را
وگرنه خنده شادی درین گلشن نمی باشد
هوش مصنوعی: غنچه گل در حالتی شبیه خواب و خمار است و این نشاندهنده حالتی است که شادی و خنده در این باغ وجود ندارد؛ به عبارتی دیگر، در این فضا خبری از خوشحالی نیست.
به فریاد آورد آمیزش ناجنس آتش را
ندارد ناله ای تا آب با روغن نمی باشد
هوش مصنوعی: این جمله به این معناست که وقتی دو چیز ناهمگون یا غیرمتجانس با هم ترکیب میشوند، نتیجهای ایجاد میکنند که نمیتوانند با هم سازگاری پیدا کنند و در نهایت هیچگونه تاثیری بر یکدیگر نمیگذارند. به عبارت دیگر، وقتی دو عنصر ناسازگار در کنار هم قرار میگیرند، هرگز نمیتوانند حالت یا واکنشی تولید کنند که گونهای ارتباط یا هماهنگی بین آنها ایجاد شود.
فروغ آفتاب و مه نظرها را کند روشن
چراغ خانه دل جز می روشن نمی باشد
هوش مصنوعی: نور آفتاب و ماه میتواند دیدگان را روشن کند، اما در دل انسان تنها وجود یک لیوان شراب میتواند چراغ و روشنایی به ارمغان آورد.
مرا مستغنی از تعلیم دارد سینه روشن
به رهبر حاجتی در وادی ایمن نمی باشد
هوش مصنوعی: دل روشن من به قدری پر از علم و دانایی است که دیگر نیازی به آموزش ندارم؛ در مسیر زندگیام، هیچ نیازی در جایی امن ندارم.
مدارا با گرانان کن که عیسی از سبکروحی
اگر بر آسمان رفته است بی سوزن نمی باشد
هوش مصنوعی: با افراد با نفوذ و ثروتمند با مهربانی و تطمیع رفتار کن، زیرا حتی حضرت عیسی نیز به سبب سادگی و بیتوجهیاش به دنیا به آسمان رفته و بدون ابزار خاصی به آنجا نرسیده است.
به جوهر احتیاجی نیست صائب کوه آهن را
چو دل افتاد محکم حاجت جوشن نمی باشد
هوش مصنوعی: لازمی برای استفاده از مواد خاص نیست، زیرا وقتی دل و ارادهای قوی داشته باشیم، دیگر نیازی به زره و محافظت احساس نمیشود.