غزل شمارهٔ ۳۱۱۷
گرفتاری به قدر رشته آمال می باشد
دلی کز آرزو شد پاک فارغبال می باشد
شبیخون نسیم صبح را افسانه می داند
سر هر کس گرانخواب از می اقبال می باشد
شدم سر در هوا از کوته اندیشی، ندانستم
که باغ دلگشا اینجا به زیر بال می باشد
زجمعیت نباشد بهره ای چشم حریصان را
زخرمن گرد رزق دیده غربال می باشد
همان بهتر که نگشایی لب پرشکوه ما را
چه غیر از خون گره در پرده تبخال می باشد؟
ندارد چون سر بیمار آسایش به یک بالین
زبان هر که در فرمان قیل و قال می باشد
نگردد چشم حسرت مانع عمر از سبکسیری
کجا سد ره آب روان غربال می باشد؟
زغفلت عین ادبارست اقبال خودآرایان
که دایم دیده طاوس در دنبال می باشد
صدف را می شود مهر خموشی دانه گوهر
زبان و اصلان از لاف و دعوی لال می باشد
مرا هم صبح امید از خط او می شود طالع
شب ادبار اگر آبستن اقبال می باشد
زتسلیم و رضا آزاده ای صائب خبر دارد
که در فقر و غنا حالش به یک منوال می باشد
غزل شمارهٔ ۳۱۱۶: صفا دارد جهان تا دل زکلفت پاک می باشدغزل شمارهٔ ۳۱۱۸: زسالک شکوه پردازی نه شرط راه می باشد
اطلاعات
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
گرفتاری به قدر رشته آمال می باشد
دلی کز آرزو شد پاک فارغبال می باشد
هوش مصنوعی: مشکلات انسان به اندازه آرزوهایش است. فردی که آرزوهایش را کنار گذاشته، از بار دلتنگی و نگرانی رهایی یافته است.
شبیخون نسیم صبح را افسانه می داند
سر هر کس گرانخواب از می اقبال می باشد
هوش مصنوعی: نسیم صبح برای هر کسی که دیر خوابیده است، تنها یک افسانه به نظر میرسد و این تاخیر در بیداری به خاطر فرصتهایی است که از دست دادهاند.
شدم سر در هوا از کوته اندیشی، ندانستم
که باغ دلگشا اینجا به زیر بال می باشد
هوش مصنوعی: به خاطر فکر کوتاهام، در دنیای خیالی غرق شدم و متوجه نشدم که اینجا در زیر سایه پرندهای، باغی زیبا و دلنواز وجود دارد.
زجمعیت نباشد بهره ای چشم حریصان را
زخرمن گرد رزق دیده غربال می باشد
هوش مصنوعی: چشمهای حریص از جمعیت چیزی نمیبرند، مانند اینکه برای دریافت روزی باید از غربال دید خود عبور کنند.
همان بهتر که نگشایی لب پرشکوه ما را
چه غیر از خون گره در پرده تبخال می باشد؟
هوش مصنوعی: بهتر است که لبان پرشکوه ما را باز نکنی، چون جز خون و درد، چیز دیگری از آن نخواهد آمد.
ندارد چون سر بیمار آسایش به یک بالین
زبان هر که در فرمان قیل و قال می باشد
هوش مصنوعی: کسی که در گیر و دار اختلافات و سر و صداها باشد، آرامشی مانند یک بیمار که بر بالین است، نخواهد داشت.
نگردد چشم حسرت مانع عمر از سبکسیری
کجا سد ره آب روان غربال می باشد؟
هوش مصنوعی: چشم حسرت نباید باعث شود که زندگی را از لذتهای ساده و بیپیرایه بگذرانیم، چرا که مانند غربالی است که در مسیر آب روان مانع عبور نیست.
زغفلت عین ادبارست اقبال خودآرایان
که دایم دیده طاوس در دنبال می باشد
هوش مصنوعی: از بیخبری، حالتی از شکست است برای کسانی که همیشه در پی زیباترینها هستند و همواره چشمشان به دنبال طاووس است.
صدف را می شود مهر خموشی دانه گوهر
زبان و اصلان از لاف و دعوی لال می باشد
هوش مصنوعی: صدف میتواند نشاندهندهی راز و سکوت باشد، در حالی که درون آن دانههای گرانبها نهفته است. او که در ظاهر خود آرام و بیصدا است، در باطن ممکن است گنجینهای از ارزشها و حقیقتها را در خود داشته باشد. در مقابل، میتوان آن را با کسانی مقایسه کرد که فقط در حرف و ادعا جلوهگری میکنند، اما در واقع از حقیقت دور هستند و چیزی برای ارائه ندارند.
مرا هم صبح امید از خط او می شود طالع
شب ادبار اگر آبستن اقبال می باشد
هوش مصنوعی: صبح امید برای من از نشانههای او شروع میشود، ولی شب به نام ناامیدی میرسد اگر که خوششانسی در راه باشد.
زتسلیم و رضا آزاده ای صائب خبر دارد
که در فقر و غنا حالش به یک منوال می باشد
هوش مصنوعی: آزادهای از تواضع و پذیرش خبر دارد که در خوشی و بدبختی، حال او همیشه یکسان است.