گنجور

غزل شمارهٔ ۳۰۹۶

اگر فتح جگرداران به تیغ افراختن باشد
مرا امید نصرت از سپر انداختن باشد
نگردد شمع خرج گاز چون خاموش می گردد
گل خیر زبان آتشین سر باختن باشد
دل خود می خورد دیوانه دور از حلقه طفلان
که غمگین ساز سیر آهنگ از ننواختن باشد
گر از روشندلانی از گداز تن مشو غافل
که کار شمع در دلهای شب بگداختن باشد
شود تیغ زبان خار، خرج آتش از تندی
ز زخم خار، گل امن از سپر انداختن باشد
مقامات محبت را به زهد خشک طی کردن
به صحرای پر آتش اسب چوبین تاختن باشد
نثار تیغ سیراب شهادت نقد جان کردن
نفس در زیر آب زندگانی باختن باشد
تهیدستی ندارد جز خجالت حاصل دیگر
که بار بید مجنون سر به زیر انداختن باشد
درین در گاه صائب طاعت خاصی است هر کس را
صلاح اهل دولت، کار مردم ساختن باشد

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

اگر فتح جگرداران به تیغ افراختن باشد
مرا امید نصرت از سپر انداختن باشد
هوش مصنوعی: اگر قرار باشد که فتح و پیروزی را با جنگ و قدرت نمایی به دست آورد، امید من به پیروزی در این است که به جای جنگ، از سپر و دفاع خود دست بکشم.
نگردد شمع خرج گاز چون خاموش می گردد
گل خیر زبان آتشین سر باختن باشد
هوش مصنوعی: وقتی شمع خاموش می‌شود، دیگر نیازی به مصرف گاز ندارد. اما اگر زبان آتشین را پایین بکشی، نشان‌دهنده این است که شکست خورده‌ای.
دل خود می خورد دیوانه دور از حلقه طفلان
که غمگین ساز سیر آهنگ از ننواختن باشد
هوش مصنوعی: دل دیوانه‌ام در حسرت دوری از بچه‌ها می‌سوزد، چرا که غمگین و ساکن شدن لحن زندگی به خاطر نواختن نکردن است.
گر از روشندلانی از گداز تن مشو غافل
که کار شمع در دلهای شب بگداختن باشد
هوش مصنوعی: اگر از افرادی که در دل روشنایی دارند، غافل نشوید، زیرا همان‌طور که شمع در دل شب می‌سوزد و گرم می‌کند، آن‌ها نیز می‌توانند باعث روشنایی و گرمی دل‌ها شوند.
شود تیغ زبان خار، خرج آتش از تندی
ز زخم خار، گل امن از سپر انداختن باشد
هوش مصنوعی: زبان می‌تواند مانند تیغی تیز و پرخاشگر عمل کند و در مواقعی بسیار آسیب‌زننده باشد. در عوض، گل به معنای آرامش و امنیت، زمانی به دست می‌آید که انسان از دفاع و خشونت دست بکشد و به جای آن، به محبت و دوستی روی آورد.
مقامات محبت را به زهد خشک طی کردن
به صحرای پر آتش اسب چوبین تاختن باشد
هوش مصنوعی: طی کردن مراحل عشق و محبت مانند عبور از دشواری‌ها و تحمل زحمات است. این کار مانند این می‌ماند که با سوار شدن بر اسب چوبی، به مکانی پر از آتش و خطر بروید، که نشان‌دهنده دلیلی بر ناپایداری و غیرواقعی بودن آن است.
نثار تیغ سیراب شهادت نقد جان کردن
نفس در زیر آب زندگانی باختن باشد
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که اهدای جان در راه حقیقت و شهادت، همچون نثار کردن خون، نه تنها از جان ما هزینه می‌گیرد بلکه زندگی را نیز به گونه‌ای دیگر برای ما می‌سازد. به عبارتی، زندگی واقعی‌تر و باارزش‌تر زمانی محقق می‌شود که انسان آماده باشد تا برای ارزش‌ها و آرمان‌های خود فداکاری کند.
تهیدستی ندارد جز خجالت حاصل دیگر
که بار بید مجنون سر به زیر انداختن باشد
هوش مصنوعی: فقر و تنگدستی باعث خجالت و شرم می‌شود و چیز دیگری ندارد؛ مانند این که کسی در زیر بار سنگین بید مجنون سرش را پایین بیندازد.
درین در گاه صائب طاعت خاصی است هر کس را
صلاح اهل دولت، کار مردم ساختن باشد
هوش مصنوعی: در این lugar، اصل اطاعت بر این است که هر فرد وظیفه‌ای دارد و صلاح و نیکی در این است که به کار مردم و امور آن‌ها رسیدگی کند.