غزل شمارهٔ ۳۰۹۰
مرا پیغام لطفی از زبان خامه بس باشد
شب امیدواری از سواد نامه بس باشد
به مکتوبی حیات رفته من باز می آید
مرا صور قیامت از صریر خامه بس باشد
به آهی می توان دل را زمطلبها تهی کردن
که یک قاصد برای بردن صد نامه بس باشد
زیک فریاد بیتابانه صد فریاد می خیزد
سپندی از برای گرمی هنگامه بس باشد
به اندک سختیی، دل چاک می گردد سخنور را
که روی سخت ناخن بهر شق خامه بس باشد
مکن اسراف در اسباب شید و زرق ای زاهد
که چندین مرده را آن گنبد عمامه بس باشد
خموشی بحر بی پایان و سیلاب است گویایی
دلیل جهل، لاف علم از علامه بس باشد
چه در تحصیل بوی خوش، نفس چون عود می سوزی؟
نسیم خلق، مردان را عبیر جامه بس باشد
پریشان می کند اندک غمی وقت سخنور را
که یک مو بهر تشویش دماغ خامه بس باشد
گرفتم ترک دلدار از هجوم بوالهوس صائب
ایاز خاص را عیب قبول عامه بس باشد
غزل شمارهٔ ۳۰۸۹: لب نو خط جانان دور باش بوالهوس باشدغزل شمارهٔ ۳۰۹۱: اگر جان دربهای می دهی بر می ستم باشد
اطلاعات
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
مرا پیغام لطفی از زبان خامه بس باشد
شب امیدواری از سواد نامه بس باشد
هوش مصنوعی: اگر پیامی از محبت و دوستی بر روی کاغذ به من برسد، برای من کافی است. امید و خوش بینی من به خاطر نوشتهی آن نامه برقرار خواهد ماند.
به مکتوبی حیات رفته من باز می آید
مرا صور قیامت از صریر خامه بس باشد
هوش مصنوعی: در نامهای که از زندگی پر از احساسات و تجربیات من نوشته شده، تنها صدای قلم کافی است تا مرا به یاد قیامت و روز حساب بیاورد.
به آهی می توان دل را زمطلبها تهی کردن
که یک قاصد برای بردن صد نامه بس باشد
هوش مصنوعی: با یک آه عمیق میتوان دل را از نگرانیها خالی کرد، به اندازهای که تنها یک پیامرسان برای انتقال صد نامه کافی باشد.
زیک فریاد بیتابانه صد فریاد می خیزد
سپندی از برای گرمی هنگامه بس باشد
هوش مصنوعی: از یک فریاد پرشور، صدای فریادهای دیگری برمیخیزد و شعلهای برای ایجاد گرمی و هیجان کافی است.
به اندک سختیی، دل چاک می گردد سخنور را
که روی سخت ناخن بهر شق خامه بس باشد
هوش مصنوعی: هر سخنوری با کمترین دشواری ممکن است دچار شکست و ناامیدی شود، زیرا برای نوشتن و بیان خود، نیاز به تحمل و صبر دارد و یک ناخن سخت هم میتواند برای شکستن یک قلم کافی باشد.
مکن اسراف در اسباب شید و زرق ای زاهد
که چندین مرده را آن گنبد عمامه بس باشد
هوش مصنوعی: ای زاهد، در دنیای زرق و برق و وسایل زینتی اسراف نکن، زیرا گنبد و عمامه کافی است برای این که بسیاری از مردگان را به یاد بیاورد.
خموشی بحر بی پایان و سیلاب است گویایی
دلیل جهل، لاف علم از علامه بس باشد
هوش مصنوعی: سکوت عمیق و بیپایان دریا شبیه به جریانی ناپیدا است که نشانه نادانی است. به اندازه کافی است که یک عالم فقط در گفتن علمش ادعا کند.
چه در تحصیل بوی خوش، نفس چون عود می سوزی؟
نسیم خلق، مردان را عبیر جامه بس باشد
هوش مصنوعی: در تلاش برای کسب خوشی و زیبایی بوی خوش، چرا مانند عود به سوختن و تحمل درد میپردازی؟ نسیم محبت و محبت مردم برای مردان کافی است.
پریشان می کند اندک غمی وقت سخنور را
که یک مو بهر تشویش دماغ خامه بس باشد
هوش مصنوعی: اندکی غم و ناراحتی میتواند ذهن یک سخنران را به هم بریزد و حتی یک مورد کوچک کافی است تا او نتواند به خوبی سخن بگوید.
گرفتم ترک دلدار از هجوم بوالهوس صائب
ایاز خاص را عیب قبول عامه بس باشد
هوش مصنوعی: من از دلبر خود جدا شدم زیرا که دیگران به شهوات بیاساس مشغول هستند. ایاز، عیب محبوب خاص را برای عموم کافی است.