غزل شمارهٔ ۳۰۸۸
دل آزاد طبعان فارغ از قید هوس باشد
قبای بی گریبان را چه پروای عسس باشد؟
حصار خرمن خود ساز دست خوشه چینان را
که اینجا جامه فتح شکربال مگس باشد
مه محمل نشینی را که من دیوانه اویم
به گوشش ناله زنجیر فریاد جرس باشد
ندارد چشم تحسین ناله بلبل زبیدردان
چه حاجت شعله آواز را با خار و خس باشد؟
سخن سنجیده گفتن بی نیازی بار می آرد
گهر در دامن غواص از پاس نفس باشد
حبابی را که در بحر حقیقت چشم بگشاید
سپهر آبگون چون پرده روی نفس باشد
غزل شمارهٔ ۳۰۸۷: به مقدار تمنا داغ در دل جلوه گر باشدغزل شمارهٔ ۳۰۸۹: لب نو خط جانان دور باش بوالهوس باشد
اطلاعات
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
دل آزاد طبعان فارغ از قید هوس باشد
قبای بی گریبان را چه پروای عسس باشد؟
هوش مصنوعی: دل آدمهای آزاد و رها، از بند آرزوها و خواستههای بیوقفه آزاد است. حالا، لباسی که آستین ندارد، برای او چه اهمیتی دارد یا از چه چیزی باید بترسد یا نگران باشد؟
حصار خرمن خود ساز دست خوشه چینان را
که اینجا جامه فتح شکربال مگس باشد
هوش مصنوعی: در تلاش باش تا به دور مزرعهات حفاظی بسازی و از کسانی که میخواهند از محصولت بهرهبرداری کنند محافظت کنی، زیرا اینجا ممکن است افراد ناپسندی باشند که به راحتی از ثمرات کار تو سوء استفاده کنند.
مه محمل نشینی را که من دیوانه اویم
به گوشش ناله زنجیر فریاد جرس باشد
هوش مصنوعی: ای کسی که در میان ماه نشستهای، من به خاطر عشق تو دیوانهام. به گوش او ناله و زنجیر من همانند فریادهای ناقوس خواهد بود.
ندارد چشم تحسین ناله بلبل زبیدردان
چه حاجت شعله آواز را با خار و خس باشد؟
هوش مصنوعی: چشم تحسین برای نالههای بلبل وجود ندارد. برای بیان درد و رنجش چه نیازی به شعله و آواز است، وقتی که در کنار خار و گیاههای بیارزش قرار دارد؟
سخن سنجیده گفتن بی نیازی بار می آرد
گهر در دامن غواص از پاس نفس باشد
هوش مصنوعی: گفتن کلمات با تأمل و دقت، انسان را از نیازهای بیجای روحی و مادی بینیاز میکند. مانند وجود گوهری در دامن غواص که نشاندهنده عمق و ارزش تلاش اوست و به خاطر تلاشش، از افکار و خواستههای سطحی دور مانده است.
حبابی را که در بحر حقیقت چشم بگشاید
سپهر آبگون چون پرده روی نفس باشد
هوش مصنوعی: حبابی که در دریا یا عمق حقیقت به آن نگاه میکنیم، مانند پردهای است که بر روی نفس یا روح انسان قرار دارد، و آسمان آبی، آن را پوشانده است.